ریشه مسائل اخیر را باید در مسائل جنسی جستجو کرد

تحلیل شما از اعتراضات چند روز اخیر و علت اصلی آن چیست؟

دو نکته به نظرم وجود دارد؛ خشم انباشت‌شده‌ای نسبت به عملکرد گشت ارشاد در این مدت به وجود آمده بود که دلیل آن هم فیلم‌هایی بود که منتشر می‌شد. برای مثال، فیلم آن مادری که جلوی ماشین گشت ارشاد بود و … این موارد، خشم‌هایی را برای مردم به وجود آورده بود و شاید دلیل برخی اعتراضات همین موضوع باشد.

با این حال، اگر دقیق‌تر به افرادی که در این اعتراضات حضور پیدا می‌کنند، نگاه کنیم می‌بینیم که حجم گسترده‌ای از دانشجویان در آن حضور دارند؛ یعنی افرادی که بین 18 تا 22 سال هستند. همانطور که می‌دانید کلاس‌های دانشجویان ارشد و دکتری تعطیل نشد و اغلب معترضین، دانشجویان مقطع لیسانس هستند.

تحلیلی که من از این دانشجویان و حتی دانش‌آموزان دبیرستانی که بعضا می‌بینید کشف حجاب کردند این است که آنان به شدت انگیزه‌های جنسی دارند. دقت داشته باشید که ما با نسلی مواجهیم که وقتی وارد راهنمایی و دبیرستان شدند، گوشی به دست شدند، در حالی که پدر و مادرشان چیزی از گوشی نمی‌دانستند. این نسل به دلیل فیلم‌هایی که در فضای مجازی می‌دیدند، به بلوغ زودرس رسیدند. همچنین با خواننده‌هایی آشنا شدند که در شعرهایشان مسائل جنسی وجود داشت.

شاید به همین دلایل است که برای این نسل مقوله آزادی مهم است و در شعارهایشان دیده می‌شود. فراموش نکنید که آبان 1398 و دی ماه 1396، جنس اعتراضات معیشتی و اقتصادی بود اما در اعتراضات اخیر، شعارهای اقتصادی نمی‌بینید و جنس شعارها مطالبه آزادی است. از سویی دیگر، با توجه به حضور اغلب جوانان در اعتراضات، ریشه مسائل و مطالبات را مسائل جنسی می‌بینم.

در سال 1378، مطالبات سیاسی بود و شعارها اگر هم سراغ آزادی می‌رفت، منظور آزادی سیاسی بود. برای مثال، در دولت اصلاحات هیچ وقت ندیدیم که تجمعاتی صورت بگیرد با این هدف که حجاب را شل کنید! اگر انتقاد به نظام صورت می‌گرفت، بیشتر ناظر بر جنبه‌های سیاسی بود. این اتفاق در حالی است که در اتفاقات اخیر، اعتراض جوانان ، مسئله آزادی است.

به نظرم استراتژی دشمنان انقلاب اسلامی در دهه 1390 این شده است که از سوتی‌های جمهوری اسلامی بهره‌برداری کنند. برای مثال، یک هفته قبل از اعتراضات 1398، هیچ کس پیش‌بینی نمی‌کرد که یک هفته بعد قرار است چه اتفاقاتی بیفتد. مهسا امینی و گشت ارشاد نیز همین طور بود. آن را تبدیل به یک موج کرده، دست گرفتند و سوار موج شدند.

اگر ماجرای مهسا امینی و فوت او اتفاق نمی افتاد آیا اعتراضی صورت میگرفت؟ چرا در ماجرای سپیده رشنو و یا اتفاقات دیگر ماه های اخیر جرقه اعتراض زده نشد؟

به نظرم خیر. توجه کنید کبریتی که می‌خواهد این آتش را شعله‌ور کند، باید از باروت قوی برخوردار باشد. درست است که در ماجرای سپیده یا آن مادر اتفاقاتی وجود داشت که حتی در فضای مجازی اعتراضاتی را برانگیخت و واکنش گسترده‌ای داشت اما این کیس، باروت قوی‌تری داشت، چرا که اولا مهسا دختر بود، جوان بود، کرد بود و مذهب متفاوت داشت. این مسائل باعث شد که نسبت به موارد قبلی تمایز ایجاد شود.

آیا این اعتراضات را می توان اعتراض سراسری نامید یا به قشر خاصی محدود است؟

در ابتدا که مهسا امینی فوت کرده بود، تقریبا همه ایران متأثر شده بود و حتی بچه حزب‌الهی‌ها هم می‌گفتند چرا برای جمهوری اسلامی هزینه درست شده است؟ با این حال، زمانی که ماجرا جلوتر رفت، آمارهای رسمی و غیررسمی بیان می‌کرد که تعداد و گستردگی افراد حاضر در اعتراضات اخیر، خیلی کمتر از افراد حاضر در اعتراضات آبان 98 است. به نظرم گستردگی کمی دارد، اما این موضوع دلیلی نمی‌شود که بگوییم مردم اعتراض ندارند. مشهود است که اعتراض دارند.

چرا در این اعتراضات نقش سلبریتی ها و فوتبالیست ها پررنگتر از قبل شده است؟

اعتراضات روی نقطه‌ای دست گذاشته است که مسئله حیاتی برای سلبریتی‌هاست و آنهم آزادی است. کسانی که در سینما و تلویزیون کار می‌کنند، افرادی ‌اند که از محدودیت‌هایی که در قوانین جمهوری اسلامی وجود دارد، شکایت بیشتری دارند. از سویی دیگر، وضعیت رسانه‌ها در اعتراضات اخیر به گونه ای پیش رفت که آنان را بیشتر مجبور به واکنش کرد. به نظرم تعدادی از آنها مجبورند به خاطر هواداران‌شان واکنش نشان بدهند.

سرمایه گذاری ضد انقلاب بر نقش زنان در روند اعتراضات را چطور تحلیل می‌کنید؟

آنان روی نقطه‌ای دست گذاشته‌اند که هم برای زنان و هم برای مردان غریزه جنسی است. علاوه براین، روی قومیت و مذهب نیز دست گذاشتند. ویژگی پررنگ خانم امینی دقیقا همین موضوعات بود.

انتهای پیام/