اختصاصی/ دکتر حمید دهقانیان: نادیده گرفتنNEETها  منجر به کاهش رشد اقتصادی کشور می‌شود

NEETها اقشاری از جامعه هستند که در حقیقت نه در حال تحصیل و آموزش هستند، نه اشتغال به کار دارند و نه در حال مهارت‌آمورزی برای ورود به صحنه اشتغال هستند و در واقع در پی دست و پا کردن شغل نیز نیستند که به اعتقاد جامعه شناسان وجود چنین افرادی در جامعه می‌تواند ایجاد بحران کند. خبرنگار “توداک” در این باره با مسئول اندیشکده اجتماعی و سبک زندگی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا به گفت و گو نشسته که حاصل آن را در ادامه می خوانید:

NEETها اقشاری از جامعه هستند که در حقیقت نه در حال تحصیل و آموزش هستند، نه اشتغال به کار دارند و نه در حال مهارت‌آمورزی برای ورود به صحنه اشتغال هستند و در واقع در پی دست و پا کردن شغل نیز نیستند که به اعتقاد جامعه شناسان وجود چنین افرادی در جامعه می‌تواند ایجاد بحران کند. خبرنگار “توداک” در این باره با مسئول اندیشکده اجتماعی و سبک زندگی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا به گفت و گو نشسته که حاصل آن را در ادامه می خوانید:


با توجه به رتبه بالای ایران از نظر درصد جمعیت
NEETها ، خطرات اجتماعی و بلند مدت این قشر در جامعه  چیست؟

واژه NEETها بیش از دو دهه است که در عرصه سیاست‌گذاری اجتماعی ورود پیدا کرده است و تعاریف متعددی از این اصطلاح‌ در کشورهای مختلف است. لذا باید مبنای این سنجش را در کشور مشخص کنیم. اما در مجموع کشور ما آمار بالایی از این نرخ جمعیت را شامل می‌شود.  

با توجه به رنج سنی که برای این جمعیت تعریف می‌کنیم، جمعیتی است که اگر جذب ساختار شغلی و اقتصادی کشور شود، می‌تواند به عنوان یک پیشران در تحول اقتصادی و تولید، کمک‌کننده باشد اما با عدم بهره‌مندی این جمعیت از حوزه اشتغال یا ضعف در عرضه کار نسبت به این جمعیت، در هر دو صورت نتیجه یکی هست و آن هم خالی ماندن ظرفیت عظیمی از پتانسیل تولید، اشتغال و رشد اقتصادی و عدم بهره‌مندی از ظرفیت این جمعیت فعال است که می‌تواند در وهله اول موجب کاهش پیشرفت اقتصادی باشد. خود این موضوع تبعات منفی در حال و آینده جامعه ایران خواهد داشت.

پیامدهای مسائل اقتصادی فقط به حوزه اقتصاد محدود نمی‌شود و تبعات آن به مسائل فرهنگی و اجتماعی تسری پیدا می‌کند. مثلا امروزه توافق نظری است که خیلی از معضلات فرهنگی ـ اجتماعی ناشی از مغفول ماندن و عدم  بهره‌گیری مناسب از پتانسیل اقتصادی و وضع نامناسب در موضوعاتی مثل تولید، اشتغال و بهره‌وری مناسب از استعدادها و منابعی است که در اختیار ما قرار گرفته و این تبعات منفی در رفتارها و ساختار فرهنگی و اجتماعی تأثیر گذاشته است.

وقتی که مسائل اجتماعی را تحلیل می‌کنیم، می‌بینیم که این مسئله روی حاشیه‌نشینی، طلاق، بزهکاری تأثیر داشته و یکی از متغیرهای مهم و مبیّن این وضعیت، نابسامانی‌های حوزه اقتصاد است. مهمترین خروجی یک اقتصاد فعال می‌تواند اشتغال پایدار و تولید باشد که می‌تواند چرخ معاش افراد را با سرعت مناسبی بچرخاند. و افراد با آرامشی بتوانند به بهداشت روان و جسم خودشان بپردازند اما چیزی که مشخص است این است که این اختلال در چرخ اقتصادی سبب شده ما با مسائل متعددی روبرو شویم.

با توجه به رنج سنی که برای جمعیت NEETها در نظر گرفته شده است، شاید اولین پیامد این مسئله در جامعه با توجه به عدم استقلال مالی که این افراد دارند،  تأخیر در ازدواج باشد که پیامدهای تأخیر در ازدواج مشخص است و یکی از این پیامدها کاهش نرخ جمعیت است؛ نرخ جمعیت هم یکی از مؤلفه‌های پیشرفت پیشران  اقتصادی است.

عدم آینده روشن و ابهام در آینده اقتصادی افراد، می‌تواند عوارض روانشناختی هم به دنبال داشته باشد. جدای از بحث ازدواج و تشکیل خانواده، با توجه به اینکه NEETها جمعیت وسیع و گسترده‌ای را شامل می‌شوند، این افراد با چالش‌های اساسی مثل عدم اعتماد به نفس، سردرگمی، تشویش مواجه هستند که عوارض این مسئله به تنهایی می‌تواند یک زنگ خطری در وهله اول برای امنیت روان و در وهله دوم امنیت اجتماعی به همراه داشته باشد.

با توجه به گستره این جمعیت عدم چاره‌جویی نسبت به این مسئله قطعا می‌تواند عواقب ناگواری را برای جامعه در آینده نزدیک رقم بزند. ضمن اینکه علاوه بر تبعات روانی، فرهنگی و اجتماعی، از حیث اقتصادی و معادله فایده – هزینه  هم جامعه متضرر می‌شود. چون منابع انسانی که می‌تواند برای پویای اقتصاد به کار بگیرد، عملاً منفعل شده و این انفعال صرفاً اقتصادی نیست. با توجه به اینکه این افراد نمی‌توانند از حمایت‌های لازم برخوردار باشند، و در ساختار شغلی جذب شوند، به شدت پتانسیل کجروی را می‌تواند بالا ببرد که منجر به مشاغل کاذب و اقتصاد پنهان می شود که اصلا به نفع سلامت اقتصادی و اجتماعی نیست.  

این مسئله حتی می‌تواند بحران‌های امنیتی را به همراه داشته باشد که در قالب شورش‌های اجتماعی و اعتراضات اجتماعی ظهور میکند که در سالهای اخیر نمونه آن را دیدیم. به نظر من اگر آنالیزی از جمعیت معترض در دو سه مورد اخیر انجام بگیرد، متوجه می‌شویم که آمار قابل توجهی از معترضان را طبقه نیت‌ها تشکیل می‌دهند. چیزی بدتر از این نیست که آینده مبهمی پیش روی فرد باشد.

مسئله مهاجرت درون‌سرزمینی مثل مهاجرت از روستا به شهرها یکی دیگر از پیامدهای جمعیت بالای نیت‌ها است . بر اساس آمار جمعیت نیت‌ها در روستاها به مراتب بالاتر از جمعیت شهری است و یکی از عوامل مهاجرت و شکل‌گیری حاشیه‌نشینی است. حاشیه‌نشینی هم متن آسیب‌های اجتماعی و یکی از زنجیره‌های علّی به شمار می‌رود و می‌تواند زمینه کاهش سرمایه اجتماعی، اعتماد ملی، کاهش مشارکت در سیاست‌گذاری اجتماعی، مهاجرت برون‌مرزی، شکل‌گیری اقتصاد پنهان مثل قاچاق را در پی داشته باشد که پیامدهایی است که می‌تواند در مقیاس ملی تبدیل به بحران امنیتی اقتصادی شود که در قالب شورش و اعتراض خودش را بروز می‌دهد.

در واقع مهاجرت یک پیامد منطقی است که در پی گسترش جمعیت NEETها و عدم توجه به این افراد در جامعه اتفاق می‌افتد.

راه حل رفع معضل NEETها چیست؟

با توجه به آمارهایی که در رابطه با جمعیت NEETها مطرح می‌شود، هنوز توافق نظری در رابطه با این جمعیت در ایران شکل نگرفته است و پژوهش مناسبی نداشتیم. لذا ضرورت طلب می‌کند که التفات ویژه‌ای روی این مسئله شود و پژوهش‌های بیشتری نیاز است تا هندسه این مسئله با شفافیت قابل توجهی برای سیاست‌گذار معین شود.

در رابطه با جمعیت NEETها نرخ‌هایی مطرح است. به عنوان مثال طبق مرکز آمار ۷۳ درصد از خانمها را جمعیت NEETها تشکیل می‌دهند در حالی که در کشورهایی مثل کره یا ژاپن زنان متأهل و خانه‌دار را جزء جمعیت NEETها حساب نمی‌کنند اما در آمار ایران آمده است و این ۷۳ درصد رقم قابل توجهی است. من نمی‌خواهم با این تعریف، مسئله را کمرنگ کنم اما این نکته را می‌خواهم بگویم  ه برآورد صحیح از این جمعیت، تعریف مناسب، زدودن ابهام مفهومی و تدقیق اطلاعات در مسئله، می‌تواند یکی از گامهای شناخت مسئله و به تبع آن حل مسئله باشد.

در رابطه با هندسه این مسئله هم باید بگویم که در شفاف‌سازی هندسی، این جمعیت از حیث بازه سنی، فرهنگی، اجتماعی، بوم‌زیست و موارد مختلف جنسیت، قومیت، سطوح آموزشی و تحصیلات و پایگاههای اقتصادی و اجتماعی ویژگی‌های متفاوتی دارد که هر چقدر این ویژگی‌ها شفاف‌تر شود، در ارائه سیاست‌گذاری اجتماعی می‌توانیم موفق عمل کنیم. چرا که شفافیت هندسی اولین گام برای ورود به این سیاست‌گذاری است و هر چقدر این هندسه شفاف‌تر باشد، می‌توان در تکثر سیاست برای حل مسئله کمک‌کننده باشد. چون نمی‌توان با یک سیاست واحد برای جمعیتی که از حیث ویژگی‌ها متفاوت هستند، مسئله را حل کنیم و به این وضعیت سر و سامان بدهیم. اولین گام این است که وضعیت‌شناسی شفافی از جمعیت NEETها داشته باشیم و شاخص‌هایمان را دقیق کنیم. تا بتوانیم احصای وضعیت مناسبی داشته باشیم که این گام اول در حوزه سیاستگذاری است.

مسئله اصلی در حوزه جمعیت NEETها بیکاری است. درست است آموزش در جامعه‌پذیری مطرح است اما مسئله اشتغال در اولویت قرار دارد. وقتی به وضعیت اشتغال در جامعه نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که جمعیت NEETها به تبع وضعیت میزان عرضه شغل در جامعه مسئله‌مند شده است. در جمعیت‌ NEETها ، حتی کسانی که آموزش و مهارت دیده‌اند، متأسفانه بازار کار توان جذب این منابع انسانی را ندارد. مسئله NEETها در جامعه ما تبع و فرع از کلان مسئله بیکاری و اشتغال است. در واقع وضعیت صاحبان مهارت هم مطلوب نیست و به تبع آن تشدید خواهد شد. لذا باید کسانی که صاحب مهارت هستند، شغلی به صورت پاره‌وقت و تمام وقت پیدا کنند.

نکته دیگر این است که کسانی که تحت آموزش قرار گرفتند و آموزش می‌بینند به واسطه جامعه‌پذیری که صورت گرفته، ریسک پیامدهای مخاطره‌آمیزی در این افراد خود بخود پایین می‌آید. مشخص  است فردی که دوره آکادمی تحصیل کرده مانند فردی که فاقد آموزش بوده، تمایل به کجروی‌اش به شدت پایین‌تر است و این مسئله کمک‌کننده است. اما در کلان مسئله می‌بینیم که رفع مسئله اشتغال و موانع تولید در سطح کلان کشور و عرضه مناسب و مکفی شغل به جامعه متقاضی کار، کمک‌‌کننده به حل معضل نیت‌ها در جامعه است.

آسیب‌شناسی در دو مقام سیاست‌گذاری و اجرای آموزش‌های مهارت‌محور می‌تواند گام دوم برای حل معضل نیت‌ها در کشور باشد. کارهایی قبلا انجام شده و متولیانی مثل سازمان فنی و حرفه‌ای داشته که بنا بوده به همین افراد و افرادی که از تحصیل‌ جا مانده‌اند، آموزش مهارتی بدهند و وارد ساخنار شغلی شوند. این مسئله باید در مقام سیاست‌گذاری و اجرا بررسی شود که چه معضلات و موانعی داشته و چه الزماتی دارد. توسعه این موضوع یکی از راهکارهایی است که در تمام دنیا تجربه شده است و می‌تواند در جامعه ما مثمر ثمر باشد. ضمن اینکه باید بررسی شود که این آموزش‌ها چقدر با ساختار شغلی و نیازهای بازار کار ما انطباق دارد، مهم است و می‌تواند مورد تمرکز واقع شود.

آمایش سرزمینی در باب ظرفیت‌های تولید، اشتغال و متناسب با هر بوم هم پیش‌فرض این سیاست‌گذاری است. در این مورد باید آموزش‌هایی در بوم افراد متناسب با نیاز جامعه و بازار بوم داده شود. اینطور نباشد که آموزشی بدهیم که مستلزم اشغال کردن آن شغل و مهاجرت فرد از بوم خودش باشد که تبعات دیگری مثل حاشیه‌نشینی به همراه دارد. این آمایش سرزمینی مقدم بر سیاست‌گذاری ارائه خدمات آموزش‌های مهارتی در مناطق مختلف کشور است.

تمرکز بر اجرای سیاست هم با توجه به محدودیت منابع و تعیین اولویت‌ها، نکته خیلی اساسی است که باید به آن التفات ویژه را داشته باشیم. آمارها نشان می‌دهد که جدار مرزی ما در این داستان بیش از سایر مناطق جغرافیایی مسئله‌مند است. برای ما مرز خیلی مهم است و مسئله امنیتی آن می‌تواند چالش‌هایی را برای جامعه ایجاد کند و خالی شدن مرزها از سکنه حتی به شکل عادی برای ما تبعات امنیتی و فرهنگی جبران‌ناپذیری به همراه دارد. لذا باید در ارائه خدمات توجه کنیم در کدام یک از مراکز جغرافیایی کار را شروع کنیم و از حیث جغرافیایی تمرکز بر کدام نقاط باشد.

در نظر گرفتن ویژگی این افراد برای سیاست‌گذاری اشتغال خیلی مهم بوده و تجربه‌ای که دنیا برای این جمعیت داشته غالباً مشاغل خرد و خانگی است. وقتی می‌گوییم مشاغل خانگی، مشاغلی هستند که به مهارت‌های کمتری نیاز هست اما می‌تواند کفایت اقتصادی را برای تشکیل خانواده ایجاد کند.

با توجه به اینکه جمعیت قابل توجهی از زنان در سبد NEETها ایران قرار دارند، یک سیاست‌گذاری فرهنگی می‌خواهد که آیا می‌پذیریم خانه‌داری را در مثابه یک وضعیت مناسب برای اینها تعبیه کنیم یا نیاز هست تحولی در ساختار شغلی برای جامعه زنان که نیمی از جامعه مولد در حوزه اقتصاد هستند را در نظر بگیریم. تعیین تکلیف در این موضوع هم می‌تواند این چالش را شفاف‌تر کند و دست سیاستگذار را برای انتخاب سیاست باز بگذارد تا بتواند انتخاب مناسبی را در این زمینه انجا بدهد.

توسعه مشاغل خانگی با توجه به خانواده‌پایه بودن آن، تسریع جذب شدن در بازار کار،  امکان ایجاد کفایت اقتصادی و بهره‌وری مناسب در مدت زمان کوتاه می‌تواند مدنظر برای سیاست‌گذار قرار بگیرد.

سرمایه ‌گذاری کلان برای ساختار شغلی که نیاز به آموزش و تخصص مناسب دارد، از حیث زمانی و منابع سرمایه‌ای گره کار را بیشتر می‌کند اما برای سیاستگذار مشاغل خرد و خانگی از حیث فرهنگی و اجتماعی، تسریع در بهره‌وری و کارایی سیاست می‌تواند نقطه شروع مناسبی برای حل این معضل در جامعه باشد.

تمرکز بر اصلاح بینش‌ها و ارزش‌های فرهنگ کار در سطح کلان می‌تواند از جمله سیاست‌های غیر اقتصادی برای حل معضل جمعیت نیت‌ها باشد.

توجه به مسئله ترک تحصیل و در نظر گرفتن اینکه افرادی که در سنین نوجوانی ترک تحصیل می‌کنند، پتانسیل بالایی برای کجروی دارند، باید مورد توجه ویژه مسئولان قرار گیرد. مثلا اگر نوجوانی در سطوح مختلف دانش‌آموزی ترک تحصیل کرد، پیگیر این قضیه شوند و با نهادهای ذیربط مثل بهزیستی و امدادی و تأمین اجتماعی هماهنگی لازم را داشته باشند. در این اقدام باید افراد ترک‌تحصیل کرده شناسایی شوند و در سنین پایین اجازه ترک تحصیل به این افراد داده نشود. این بحث مهمی است تا از تبعات فرهنگی اجتماعی که به واسطه ترک آموزش برای این جمعیت مترتب می‌شود، جلوگیری کنیم.

از حیث سیاستگذاری اجتماعی هم جذب این افراد در نهادهای اجتماعی دارای اولویت بسیار بالایی است و قطعا می‌دانید که ترد و انزوای این افراد در جامعه می‌تواند تبعات  ناگوار در حوزه امنیت اخلاقی و اجتماعی به دنبال داشته باشد؛ لذا نیازمند سیاست‌گذاری مناسبی است.

به دور از بحث‌های کلان و سیاست‌گذاری تمرکزگرا از بالا به پایین باید بتوانیم این افراد را در نهادهای بومی جذب کرده و از ظرفیت‌هایی مثل مسجد، هیئت، پایگاههای مقاومت بسیج، کانون‌های تربیت، فعالیت‌های فرهنگی هنری،‌ گروههای مردمی استفاده شود. ضمن اینکه باید با دریافت تسهیلات و دستورالعمل‌های کمک‌کننده این افراد در بوم خودشان جذب شوند.

 هر چقدر این ادغام اجتماعی به شکل بهتری صورت بگیرد، قطعاً از تبعات منفی جمعیت NEETها در حوزه‌های امنیت اخلاقی و اجتماعی کاسته می‌شود و افزایش سرمایه اجتماعی که به واسطه این جذب صورت می‌گیرد، می‌تواند تسهیل کننده این افراد در ساختار شغلی جامعه شود.

پس به طور خلاصه در سطح کلان، اصلاح ساختار اقتصادی، افزایش ظرفیت تولید و به تبع آن عرضه شغل در جامعه، آموزش‌های متناسب و مهارت‌محور برای تصدی این مشاغل متناسب با زیست بوم این افراد، ارائه تسهیلات در زیست‌بوم این افراد متناسب با تراکم جمعیت، سعی در ادغام اجتماعی این افراد در جامعه، تأکید  بر اصلاح فرهنگ کار، ایجاد انگیزش‌ها و ارزش‌آفرینی برای فرهنگ کار در جامعه راهکارهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است که بایدبرای حل معضل نیت‌ها دنبال شود. ضمن اینکه شناسایی، طبقه‌بندی و آموزش‌های کوتاه مدت و نظارت بر این افراد می‌تواند از انزوای جمعیت NEETها جلوگیری کند.

انتهای پیام/