آفت مدیریت
متاسفانه یکی از مشکلاتی که شبکه مدیریت کشور با آن دست و پنجه نرم میکند این است که بسیاری از مدیران در جایگاه خود نیستند یعنی افرادی پشت میزهای مدیریتی مینشینند که تخصص آن را ندارند و اصلا حرفه آنها مرتبط با درسی که خواندند، نیست. معمولا در دستگاههای دولتی و شبه دولتی معیارهایی که برای جذب مدیران درنظر گرفته میشود اصلا پایه عقلانی ندارد درنتیجه افرادی وارد پستهای مدیریتی میشوند که نه علم و آگاهی لازم دارند و نه در آن زمینه تجربهای دارند که بتوانند حداقل با چالشهای کاری به خوبی مواجه شوند همین باعث میشود با معضلات فراوانی رو به رو شویم.
به اعتقاد بنده تخصص در انتخاب یک مدیر شایسته حرف اول را میزند. اگر یک مدیر در حوزه کاری خود تخصص نداشته باشد باعث هدر رفت سرمایه مالی و بیت المال میشود به علاوه آن هیچ کاری هم جلو نمیرود و پیشرفتی حاصل نمیشود.
ما سالها شعار جوان گرایی دادیم اما عملا میبینیم یک جوان تحصیلکرده و متخصص اصلا نمیتواند وارد نهاد دولتی شود. آنقدر شرایط جذب نیرو در دستگاههای دولتی سخت است که یک جوان اصلا به مرحله ورود هم نمیرسد چه برسد به اینکه بخواهد مدیر شود. بالاخره یک جوان قبل از مدیرکلی باید در یک نهادی آزمون و خطا را طی کند تا اینکه خودش را ثابت کند و به عنوان مدیر مشغول به کار شود اما در شرایط کنونی هیچکدام از این مراحل طی نمیشود و بسیار جای تاسف دارد. باید شرایط جذب نیروهای استخدامی تغییر کند و مسیر را برای ورود جوانان تحصیلکرده، متخصص و پرانگیزه هموار کنند.
همانطور که اشاره کردم تخصص گرایی موضوع بسیار مهمی است که اصلا مدنظر دستگاههای دولتی و شبه دولتی نیست و بیشتر تفکر سیاسی افراد در انتخاب آنها به عنوان مدیر تاثیرگذار است درواقع برای انتخاب مدیر نگاه میکنند طرف چه تفکر سیاسی دارد و طرفدار کدام جناح است، متاسفانه این آفت مدیریت در کشور است.
در دولت قبلی خاطرم است در هر استان 4 جوان انتخاب میکردند تا با مدیران کل دستگاههای مختلف به تبادل نظر بپردازند، به نظرم اتفاق بسیار خوبی بود که متاسفانه با تغییر دولت و کابینه ادامه پیدا نکرد درحالی که میتواند بسیار مفید باشد. فقط در دستگاههای دولتی نباید اینگونه باشد به نظرم در شرکتهای خصوصی هم این اتفاق باید رخ دهد و مدیران از تخصص، آگاهی و علم به روز جوانان استفاده کنند یعنی انتقال داده صورت گیرد همین اتفاق باعث میشود آن دستگاه، نهاد، دفتر و شرکت پویا و سرزنده باشد.
در نگاه کلی مردم ما نسبت به عملکرد دستگاههای دولتی رضایت نسبی ندارند و شاید کمتر از 10 درصد ارباب رجوعها از یک اداره بیرون بیایند و راضی باشند. خود ما بارها کارمان به دستگاههای دولتی خورده و برخورد نامناسب بسیار دیدیم و کارمان به موقع انجام نشده است بنابراین اولین ضربه سرکار نبودن یک مدیر لایق و شایسته نارضایتی اجتماعی است که باعث بیاعتمادی اجتماعی میشود در این صورت مشارکت مردم به مرور کاهش پیدا میکند و دیگر احساس تعلق به شهر و کشور خود نخواهند داشت. آسیب دیگری که متوجه کشور خواهد شد هدر رفت منابع است. یک مدیر نالایق با تصمیم اشتباه خود میتواند باعث هدر رفت منابع مالی شود.
*دبیر شبکه ملی آسیبهای اجتماعی جوانان کشور
با نویسنده یادداشت در اینجا، بیشتر آشنا شوید
(نظرات مطرح شده در یادداشت، دیدگاه توداک نیست و صرفا برای تضارب آرا، بازتاب داده شده است)
تولید شده در تحریریه toudak.ir
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0