الکل؛ مصرف به مثابه نافرمانی

سیمین کاظمی

از آنجا که مصرف الکل ممنوعیت مذهبی دارد و جرم است و در قانون برای آن مجازات تعیین شده، بنابراین آمار دقیقی از میزان مصرف آن وجود ندارد یا به طور رسمی منتشر نمی شود یا با سوگیری و کمتر از حد واقعی اعلام می شود.

مراجع  و منابع دولتی این ملاحظه را دارند که کمتر در این باره صحبت کنند و آن را نادیده بگیرند، چون انتظار نمی رود  در جامعه اسلامی و با وجود حکومت دینی و قوانین محدود کننده الکل، مصرف کننده الکل وجود داشته باشد.

به هر حال آمار مختلف و مطالعاتی که با تعداد نمونه های مختلف و با روش شناسی متفاوت انجام شده حاکی از آن است که در جامعه ایران مصرف الکل به ویژه در میان جوانان شایع است. آماری از ۱۳ درصد  تا ۴۸ درصد ارائه شده است از کسانی که الکل مصرف می کنند.

همچنین آمار حکایت از روند افزایشی مصرف الکل دارند، یعنی هر سال به تعداد مصرف کنندگان اضافه می شود.  البته غیر از این پژوهش ها، بعضی شواهد دیگر به نفع شیوع بالای الکل وجود دارد، مثل مسمومیت های گسترده با الکل های تقلبی که در سال های اخیر رخ داده است. یا آمار بالای تصادفات رانندگی که گفته می شود، ۲۰ درصد تصادفات تحت تاثیر مصرف الکل است، علاوه بر آن شیوع خشونت و رفتارهای ضد اجتماعی که یکی از علل آن می تواند گسترش مصرف الکل باشد.

باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که مساله الکل در ایران متفاوت است از جوامع غربی. در غرب مصرف الکل برای بزرگسالان جرم نیست منع مذهبی ندارد و نوشیدن آن جزیی از فرهنگ غربی است. بنابراین نه خود مصرف معمول الکل که عموما تبعات مصرف الکل، مثلا رانندگی در وضعیت مستی و اعتیاد به الکل، مساله به شمار می رود و تلاش های پیشگیرانه متوجه آن است.

در غرب الکل بیشتر یک مساله بهداشتی و در حوزه سلامت است. در ایران اساسا مصرف الکل ممنوع و جرم است، حال میزان مصرف چقدر باشد تفاوتی ندارد و با هر میزان مصرف، جرم اتفاق افتاده و مستوجب مجازات به شمار می رود. در واقع در ایران مساله الکل بیش از آنکه مساله ای بهداشتی و در حوزه سلامت باشد مساله ای است که در حوزه کجروی و جرم قرار دارد.

در ایران بین نظام ارزشی و هنجارهای مورد قبول حکومت و بخشی از جامعه شکاف قابل توجهی وجود دارد. و ارزش ها و هنجارهای مورد قبول حکومت، الزاما مورد قبول همه بخش های جامعه نیست. دست کم از نگاه بخشی از جامعه ممنوعیت مصرف الکل در کنار ممنوعیت و محدودیت های اجتماعی دیگر مثل روابط افراد،  حجاب اجباری و سایر ممنوعیت هایی از این دست، قرار دارد و بنابراین قانون منع مصرف آن پذیرش اجتماعی ندارد و در این حوزه مقاومتی شکل گرفته که آن را به خصوص در بین جوانان و دانشجویان می توان دید.

در واقع مصرف الکل در بین بخشی از مصرف کنندگان به عنوان یک نافرمانی و قرار گرفتن در جهت مخالف با سیاست رسمی تفسیر می شود. مصرف الکل به عنوان حق فردی تلقی می شود، که دولت و قانون آن را نقض کرده اند و بنابراین مقاومتی علیه آن شکل می دهند.

وجود نگرش مثبت یا خنثی به الکل نشان می دهد که بر خلاف رویکرد رسمی، در نزد بخشی از جامعه و بخصوص جوانان از آن قبح زدایی شده و مصرف آن حتی به عنوان یک مقاومت و ایستادگی برای حقوق فردی تفسیر می شود.

حال با چنین نگرشی و در حالیکه شکاف بین دولت و جامعه بیشتر شده و نوعی بی اعتمادی به مراجع رسمی وجود دارد، هر چه هم از مضرات الکل و تاثیر منفی آن بر سلامت فرد گفته شود، با بی اعتنایی و ناباوری رد می شود.

وجود نگرش مثبت به الکل و بی ضرر دانستن آن موجب شده گرایش به سمت آن بیشتر شود که بخشی از این جمعیت دچار اعتیاد به الکل و عوارض جسمی، روانی و اجتماعی آن می شوند.

در طرف مقابل دولت هم با چشم بستن بر گسترش مصرف الکل، سعی دارد وضیعت را تحت کنترل و مطلوب جلوه بدهد، در نتیجه به ممنوعیت قانونی اکتفا کرده و اقدامات جدی در کاهش عرضه و تقاضای الکل صورت نداده است.

از یک طرف واردات غیرقانونی و قاچاق و تولید الکل دست ساز به وفور وجود دارد و قابل کنترل به نظر نمی رسد. از طرف دیگر اقدامات پیشگیرانه به منظور کاهش تقاضا که باید توام با آگاهی دادن درباره تبعات مصرف الکل باشد، کمتر انجام شده است. مثلا درباره همین تصادفات رانندگی متاثر از مصرف الکل کمتر صحبتی می شود و آن آگاهی داده نمی شود که رانندگی در وضعیت مستی و ناهشیاری ناشی از الکل خطرناک و مرگبار است.‌

وقتی یک مساله جرم است و ممنوع است، مخصوصا مسایلی که علاوه بر غیرقانونی بودن، غیرشرعی هم هستند و وقوع آنها به معنی زیرپا گذاشتن خط قرمزهای شرع هستند،  سعی در پنهان کردن آنها می شود. در مورد ابتلا به اچ آی وی/ ایدز از راه مقاربت جنسی هم این پنهان کاری، رویکرد غالب است. مساله پنهان می شود یا مسکوت گذاشته می شود و اقدام جدی هم برای پیشگیری از آن انجام نمی شود.

در حالیکه درباره آسیب هایی مثل ایدز و تبعات مصرف الکل و اعتیاد به الکل باید به وضوح صحبت کرد. جامعه را آگاه و سعی در رفع زمینه های ایجادکننده آن کرد. مثلا به دانشجوی سال اول دانشگاه باید هشدارهای لازم درباره مصرف الکل و خطرات آن داده شود، نه در قالب یک جرم یا بزه یا عمل ضدشرعی، بلکه به عنوان یک مساله حوزه سلامت.

نگاه جرم انگارانه صرف، تاکنون نتیجه ای نداشته است، در عوض باید از مجاری معتبر و قابل اعتماد علمی درباره خطرات الکل اطلاع رسانی شود. جرم انگاری باید وقتی باشد که مصرف الکل به سلامت دیگران آسیب می زند، مثل رانندگی در وضعیت مستی.

با نویسنده در اینجا، بیشتر آشنا شوید

(نظرات مطرح شده در گفت وگو، دیدگاه توداک نیست و صرفا برای تضارب آرا، بازتاب داده شده است)

تولید شده در تحریریه toudak.ir