دانشگاه، داراها، ندارها| کارت برنده کنکور در دست چه کسانی است؛ یک گفت‌وگو

توداک- معاون پیشین وزیر علوم معتقد است، بیشتر رتبه های برتر کنکور در سال های اخیر از آن دهک های برخوردار و متمول جامعه بوده است.

غلامرضا ظریفیان، مدارس غیرانتفاعی و کلاس های کنکور را ایجادکننده فرصت های بهتر برای دهک های ثروتمند جامعه می داند تا آنها به دانشگاه های برتر کشور دست یابند. متن این گفت وگو را در ادامه بخوانید.

 

  • با وجود تاکید قانون اساسی و اسناد بالادستی نظام درباره دسترسی برابر به فرصت ها به خصوص در حوزه آموزش، چنین عدالتی برای ورود به دانشگاه در جامعه وجود دارد و آیا اساسا همگان شانس برابری برای رسیدن به دانشگاه های برتر کشور دارند؟

به شکل های مختلف در کشور تاکید شده که تا پیش از ورود به آموزش عالی باید عدالت در آموزش در مقاطع ابتدایی و متوسطه وجود داشته باشد. این مهم اما در سال های اخیر مخدوش شده و رنگ و بوی آن کم رنگ تر شده است. مهم ترین علت آن نیز این است که جامعه ما جز جوامع جوان است و حجم زیادی از جوانان در حال تحصیل در مقاطع ابتدایی و متوسطه بوده و امکانات و زیرساخت های ما پاسخگوی نیاز آموزشی آن ها نبوده است. این امر سبب شد تا مدارس غیرانتفاعی و مدارسی با عناوین مختلف در کشور تاسیس شوند تا نیاز دانش آموزان و قشر عظیم جوانان پاسخ داده شود. این مدارس با توجه به ماهیتی که داشتند به مراتب امکانات بیشتری در اختیار دانش آموزان نسبت به مدارس دولتی قرار دادند و دهک های بالای جامعه به سمت این مدارس سوق پیدا کردند. این روند در آموزش عالی نیز تداوم یافت و دانشگاه هایی نظیر دانشگاه آزاد، پردیس های خودگردان، دانشگاه های بین المللی و مراکز غیرانتفاعی تاسیس شدند که همگی برای آموزش طلب هزینه های گزاف می کردند. در مجموع علیرغم این که در نظام آموزشی کشور در مقاطع مختلف اتفاق های خوبی افتاده است اما باید توجه داشت که به نگاه و خواسته قانون اساسی برای عدالت در حوزه آموزش نزدیک نیستیم و از آن فاصله گرفته ایم. عدالت اجتماعی یکی از اهداف انقلاب اسلامی بود و مشخصا یکی از جنبه های آن نیز عدالت در حوزه آموزش است. این آرمان تا این لحظه محقق نشده و امروز هم در آموزش و پرورش و هم در آموزش عالی شاهد هستیم که همگان به یک اندازه نمی توانند از امکانات آموزشی با کیفیت استفاده کنند. آمارهای قبولی در کنکور حکایت از این دارد که عمدتا کسانی که در رشته های اصلی و رتبه خوب کسب می کنند، غالبا از مدارسی هستند که برای تحصیل در آن ها هزینه های زیادی پرداخت کرده اند. بر همین اساس بسیاری از استعدادهای کشور به علت این که در مناطق دوردست زندگی می کنند و از این امکانات و فرصت ها بهره مند نیستند، به تناسب به دانشگاه های برتر نیز نمی رسند. با وجود زحماتی که معلمان در مدارس می کشند اما همچنان ضعف هایی در سیستم آموزشی کشور وجود دارد که منجر به چنین معضلی می شود. امروز آموزش ما در مقاطع ابتدایی و متوسطه همچنان متکی به حافظه محوری است و ورود به دانشگاه نیز از طریق تست زنی صورت می گیرد که این خود یک کاستی است. همین سیستم است که سبب شده تا برخی مراکز خصوصی وارد عرصه شوند و با گرفتن پول از طبقات بالای جامعه، فرزندان آن ها را برای ورود به دانشگاه آماده کنند. امکانی که مشخصا برای طبقات پایین جامعه مهیا نیست.

از سوی دیگر امروز حدود 20 درصد آموزش عالی ما دولتی است و نزدیک به 80 درصد آموزش عالی ما به شکلی پولی شده است. دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه پیام نور، دانشگاه غیرانتفاعی، پردیس های خودگردان، رشته های شبانه و امثال این هر کدام به شکلی امروز از دانشجویان برای تحصیل شهریه دریافت می کنند. این نیز نشان می دهد که نتوانسته ایم سامانه ای آموزشی طراحی کنیم که با اتکا به آن استعدادهای جوانان در نقاط مختلف کشور آن گونه که لازم است، پرورش پیدا کند و ما بتوانیم از همه ظرفیت های آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور استفاده کنیم. از این جهت نقدهای جدی به حوزه آموزش کشور وارد است و باید در مسیر اصلاح آن گام برداشته شود.

  • با وجود این شرایط، ثروتمند بودن به امری بدل شده که قبولی در دانشگاه های ممتاز را تسهیل می کند؟

مشخصا همین گونه است زیرا عمدتا کسانی به این دانشگاه ها می رسند و رتبه های برتر کنکور را کسب می کنند که هزینه کرده اند و یا کلاس های خصوصی خوب ثبت نام کرده اند و یا در مدارس برتر غیرانتفاعی حاضر شده اند که مشخصا این شرایط برای دهک های پایین جامعه مهیا نیست و آن ها نمی توانند هزینه زیادی برای تحصیل انجام دهند. با نگاهی به نفرات برتر کنکور در سال های اخیر چهره هایی دیده می شوند که مشخصا از سوی خانواده روی آن ها سرمایه گذاری شده و برای آن ها برنامه ریزی شده است تا توانسته اند به رشته های خوب دانشگاه دست پیدا کنند.

  • با اتخاذ چه روشی می توان آسیب های این معضل را در کشور کاهش داد؟

آمایش سرزمینی در حوزه علم و آموزش امروز یک نیاز واقعی برای کشور است تا مشخص شود هر قسمتی از کشور چه نیازهایی دارد و چه استعدادهایی در خود جای داده است که متاسفانه تا به امروز نسبت به آن غفلت شده است. برای تشخیص صحیح نیازهای ملی در حوزه علمی باید این آمایش به صورتی دقیق و همه جانبه انجام شود زیرا علاوه بر منافع متعددی که برای کشور دارد می تواند به حوزه عدالت در آموزش نیز کمک بسزایی کند. کشورهای دیگر برای کمک به اقشار پایین جامعه در حوزه علم آموزی اقدامات متعددی انجام می دهند که از جمله آن ها استعدادیابی و پرداخت وام به دانشجویان و خانواده های آن هاست تا از تمامی ظرفیت نیروی انسانی خود استفاده کنند. این یک چرخه پرهزینه نیست زیرا پس ازموفقیت افراد، در قالب شرایطی این وام ها پس گرفته می شود. این کمک ها در جامعه ای که نتوانسته عدالت آموزشی را به هر دلیلی محقق کند یک امر ضروری است.

تولید شده در تحریریه toudak.ir