رخوت در کسوت| برخوردهای سلبی نتیجه عکس دارد؛ نگاه کارشناس
لباس بهعنوان یکی از مهمترین مؤلفههای معرفی هر فرد بوده و با استفاده از آن میتوان به مواردی مانند فرهنگ و ارزشهای حاکم در یک جامعه پی برد. لباس از جمله عواملی است که بهمنظور پاسخ به تمایلات ذاتی انسان نظیر تمایل به تنوع و زیبایی به کار گرفته میشود و برایناساس، گرایش به سمت پوشش و تنوع در آن، سبب بروز پدیدهای به نام مد شده که باتوجهبه گسترش آن در جوامع و فراگیری آن در میان اقشار مختلف، این پدیده تبدیل به صنعتی قابلتوجه شده است.
آنچه میبایست در نظر گرفته شود نمود یافتن فرهنگ و هویت در پوشش و لباس است؛ چراکه تغییرات در فرهنگ و هویت هر جامعه در نوع پوشش آن جامعه نیز نمود مییابد و باید توجه کرد که اشاعه مدهای وارداتی در جامعه بهعنوان تهدیدی برای هویت هر قوم شناخته میشود
اتفاقات اخیر در جامعه نشان داد نسل نو و به اصطلاح زد (Z) جامعه، همانند نسلهایش قبلی نیستند و نمیتوان با اجبار و زور نمیتوان آنها را ملزم به رعایت برخی امور مثل حجاب و یا نوع پوشش کرد، در واقع علیرغم آنکه تاکنون هزاران برنامه، رویداد، سریال و غیره در خصوص حجاب ساخته شده؛ اما باز هم تعدادی زیادی از افراد جامعه پذیرای آن نیستند، به همین دلیل زمانی که به بازار برای خرید یک لباس مناسب مراجعه میکنیم با انبوهی از لباسهای مختلف که بهجرئت میتوان گفت اکثر آنها اسلامی و ایرانی نیست مواجه میشویم حال این سؤال به وجود میآید که چرا علیرغم این دغدغهمندی به اینجا رسیدیم؟ در واقع چرا سود تولید لباسهایی برای تولیدکنندگان زیاد است، چرا این لباسها در جامعه طرفدار پیدا کرده است؟ علیرضا شریفی یزدی جامعهشناس می گوید: در حال حاضر جامعهٔ ما یکشکل و یکدست نیست گروههای مختلف که از لحاظ سنی، جنسیت، میزان تحصیلات و غیره تفکر و نگاه متفاوتی نسبت به امور مختلف از جمله پوشاک و حجاب دارند حال باید بررسی کرد که چرا اینهمه تفاوت در جامعه وجود دارد؟ بخش زیادی این مسئله به رسانهها، فضای مجازی و تعاملات افراد با مردم سایر کشور برمیگردد در واقع تعداد زیادی از افراد جامعه از تعاملات الگو گرفته و برای روی آنها اثر میگذارد
شریفی یزدی اما درباره چرایی رسیدن به این نقطه از چالش هایی که پوشاک برای جامعه دارد، معتقد است، به دلیل اینکه اینگونه پوشاک و مد طرفداران خاص خود را دارد و زمانی که بهراحتی در بازار به فروش برسد تولید میشود.
نکته مهم دیگر، نوع برخورد با تولیدکنندگان و حتی شهروندان در زمینه پوشاک است. آیا این برخورد باید سلبی باشد یا ایجابی؟ این جامعه شناس بر این باور است که گاهی اوقات مشاهده میشود که نیروی انتظامی با تولیدکنندگان به شدیدترین شکل برخورد میکند و مغازه آنها را پلمب میکند این در حالی است که نمیتوان با محدودسازی، جریمهکردن و سایر امور قهری نمیتوان جلوی تولید را گرفت در این راستا افرادی که احساس میکنند حجاب سایرین بد است باید بهجای برخوردهای سلبی بدون نتیجه با برنامهریزی کار خود را پیش ببرند. از طرفی به دلیل نسل جدید به دلیل عدم کارایی دستگاه تعلیموتربیت در قراردادن یک الگوی برای کودکان و نوجوانی در جامعه تعیین میکنند که چه لباسی بپوشند در واقع ضعف آموزشوپرورش باعث شده است که سایر افراد در فضای مجازی الگوی رفتاری و پوششی مناسب را برای نوجوانان تعیین کنند. از طرف دیگر برخوردهای سختگیرانه و با افراط مدیران مدارس و خانواده به اموری مثل پوشیدن جوراب رنگی، کفش لژ دار و غیره باعث واکنش منفی این نسل نسبت به حجاب و پوشاک میشود.
در این میان، حاکمیت در همه جای دنیا و از جمله ایران، وظایفی در حوزه پوشاک و مد دارد. در برخی جوامع، قوانین سهل تر و در برخی جوامع نیز سخت تر اس. این، نقطه پرچالشی است که این روزها، جامعه ما با آن درگیر است. شریفی یزدی درباره وظایف حاکمیت در زمینه پوشاک و مد، می گوید: دو نگاه به این سؤال وجود دارد، عدهای تصور میکنند که حاکمیت به دلیل وظایف که به عهده دارد باید در مسائل مختلف از جمله حجاب دخالت کند و آن را کنترل کند؛ اما برخی دیگر تصور میکنند که حجاب مربوط به خود مردم است و حاکمیت نباید بر این موضوع دخالت کند که به عقیده بنده هر نگاه افراطی، غیرمنطقی و غیرعملی است. دراینخصوص بهتر است حاکمیت بهجای برخورد قهری و پلیسی با امور و فعالیت فرهنگی غیر، مستقیم مثل ساخت فیلم، سریال، پادکست، اجرای برنامههای مختلف در مدارس و دانشگاهها و غیره ارزشها مدنظر خود را به جامعه عرضه کند
برخی از کارشناسان معتقد هستند که حجاب امری شخصی است و به همین دلیل حاکمیت در این امر شکست می خورد. نظر این جامعه هم در همین سمت است و معتقد است، این تفکر درست است، در واقع نمیتوان انتظار داشت که انسانها در قرن ۲۱ همانند دوران قاجاریه عمل کنند، اگر بهزور و اجبار بخواهیم افراد ملزم به رعایت حجاب کنیم نتیجه عکس داده و حتی جامعه آن را پس میزند، اما اگر با اهرمهای فرهنگی و تربیتی کارا را پیش ببریم تأثیر بیشتری در جامعه خواهد گذشت و تعداد بیشتری از افراد آن را میپذیرند در واقع باید اجازه دهیم هر فردی نوع پوشش و میزان پوشاک خود را تعیین کند به طور مثال بخشی از کشور ترکیه بدون اینکه اجباری در کار باشد اکثر زنان با پوشش کامل در جامعه ظاهر میشوند این نشان میدهد عرف و امور تربیتی در آن منطقه جواب داده است. از طرفی عدم موفقیت حاکمیت در حوزههای دیگر مثل اقتصاد، بهداشت، آموزش باعث شده است که جامعه در سختی به سر ببرد و در این راستا زمانی که بهاجبار از نسل نو بخواهیم که مانند ما رفتار و فکر کنند آن را نمیپذیرند چرا که در این شرایط فردی که حجاب را رعایت نمیکند احساس میکند تمام مشکلات کشور مربوط به اوست و به همین دلیل این تفکر اجباری را پس میزند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0