دانشگاه، داراها، ندارها| زنگها برای عدالت آموزشی به صدا درآمده است؟ گزارش
آموزش و پرورش نیز از حوزههایی است که توجه به عدالت و برابری باید در سرلوحه آن قرار بگیرد اما متأسفانه در ایران سالهاست عدالت تبدیل به حلقه مفقوده نظام آموزشی کشور شده است. کنکور بزرگترین آزمون علمی در کشور که باید مجری عدالت باشد عامل تبعیض و بیعدالتی شده است.
سياست جداسازي دانشآموزان و حرکت به سمت طبقاتی کردن مدارس از موضوعاتی است که پیش از پرداختن به کنکور به بیعدالتی آموزشی در کشور دامن زده است. این روند باعث شده سهم دانشآموزان مدارس خاص در گردونه برترینهای کنکور سراسری بهطور مشهودی افزایش یابد.
نمیتوان انکار کرد که کیفیت در مدارس دولتی پایین نیست، در این مدارس به دلایل مختلف کیفیت آموزشی جایگاه خوبی ندارد، انگیزه معلمین، نبود امکانات کافی و بهروز و تراکم بالای کلاسها از دلایلی است که باعث افت کیفیت در مدارس دولتی شده و کارشناسان بارها به آن اشاره کردهاند.
کنکور رقابت تستزنی بهتر است، موضوعی که در مدارس دولتی اصلاً جایگاهی ندارد، خیلی از دانش آموزان در مدارس دولتی که سال آخر هستند و قرار کنکور بدهند با تستزنی صحیح آشنا نیستند درحالیکه معمولا در مدارس غیرانتفاعی مشکلات مدارس دولتی وجود ندارد و همچنین به مواردی از قبیل کلاسهای فوقبرنامه و تستزنی پرداخته میشود. کنکور تبدیل به رقابت بچه پولدارها شده و افرادی که در دهکهای پایین جامعه هستند و چهبسا استعداد و توانمندی بالایی نیز دارند اما در کنکور نمیتوانند موفق ظاهر شوند.
پژوهشهای بسیاری نشان دادهاند پارامترهایی مانند میزان درآمد خانواده، شغل پدر و مادر و منطقه محل سکونت، تأثیر مثبت و کمابیش زیادی بر پذیرفتهشدن داوطلبان در دانشگاهها دارند. به عبارتی عوامل اقتصادی و خانوادگی احتمال قبولی داوطلبان را بیشتر میکند. این واقعیتی است که در ایران و اغلب کشورهای جهان به چشم میخورد.
قطعاً سیاستهای کلان و اولویتهای نظام آموزشی کشور به خصوص در زمینه حمایت و ارتقای کیفیت مدارس عادی دولتی باید اصلاح شوند.
با بررسی اسامی 40 نفر برتر کنکور 1401 در گروههای آزمایشی مختلف خواهیم دریافت که ماراتن کنکور به نام پالایش دانش آموزان، به تصاحب پولدارها در آمده است. از میان نفرات برتر کنکور 1401 صرفاً یک دانشآموز در مدرسه دولتی عادی تحصیل کرده است، 29 نفر از مدارس استعدادهای درخشان، 9 نفر مدارس غیرانتفاعی و یک نفر مدارس نمونه دولتی بودند.
این آمارها در سالیان گذشته هم وجود داشته و سهم مدارس دولتی در کسب رتبههای برتر بسیار اندک است، این روند حکایت از آن دارد تراژدی تلخ تضعیف روزبهروز مدارس دولتی و پیشتازی مدارس غیردولتی و خاص سرعت بیشتری گرفته است.
در این بین شورای عالی انقلاب فرهنگی با افزایش سهم سوابق تحصیلی از 25 درصد با تأثیر مثبت به 60 درصد با تأثیر قطعی تصمیم جنجالی گرفت، اظهارنظرهای زیادی در این خصوص اتفاق افتاد و این موضوع موافقین و مخالفین بسیاری پیدا کرد. در این مصوبه بنا شده کنکور تنها مختص دروس اختصاصی باشد و دروس عمومی در آزمونهای نهایی سال یازدهم و دوازدهم مورد سنجش قرار گیرند.
اختصاصی شدن کنکور شاید بتواند به کیفیت ورودی رشتهها در دانشگاهها کمک کند و همچنین با حذف دروس عمومی از کنکور، از مشغله و نگرانی دانشآموزان کمتر کند و این رقابت نابرابر را تا حدودی در مسیر عدالت قرار بدهد اما نمرات آزمون نهایی که عموماً تشریحی برگزار میشود، آنقدر تفکیکپذیر نیست که بتواند ملاک ارزیابی و سنجش قرار گیرد و همچنین بازهم بحث کیفیت آموزشی بهتر در مدارس غیرانتفاعی به دانشآموزانی که در این مدارس تحصیل میکنند کمک بیشتری میکند.
همچنین تقلب در امتحانات نهایی زیاد است درسته در کنکور هم تقلب میشود ولی در امتحانات نهایی تقلبهای زیادی وجود دارد و پاسخ برگهای نهایی به صورت الکترونیکی بررسی نمیشود و توسط معلمهای آموزش و پرورش تصحیح میشود که همین حالت سلیقهای ممکن است باعث شود حق دانش آموزان ضایع شود.
اما دومرحلهای شدن کنکور را میتوان یکی از اقدامات مثبت در طول این سالها دانست از این جهت که به جای رقم خوردن سرنوشت تحصیلی در چهار ساعت، در هشت ساعت رقم خواهد خورد. یکی از مزیتهای مهم کنکور دومرحلهای کاهش استرس دانش آموزان است. در آزمون دومرحلهای دانشآموز میتواند اگر در کنکور اول رتبه خوبی به دست نیاورد، در کنکور دوم جبران کند.
بارها در مورد بی عدالتی آموزشی در کشور صحبت شده و همچنین چندین سال است موضوع حذف کنکور در کشور مطرح است اما با این حال به نظر میرسد آموزش و پرورش برنامهای برای تغییر مسیر گذشته خود ندارد هرچند که همانطور که گفته شد مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی شاید بتواند کمی از استرسهای کنکور کم کند اما بازهم تحول بزرگی نتوانسته ایجاد کند و همچنان باید شاهد تضعيف فزاينده مدارس عادی دولتی و در مقابل رشد مدارس غیرانتفاعی با شهریههای کلان باشیم.
امیر محمودزاده کارشناس آموزش عالی در گفتگو با توداک نیز معتقد است مسیر رسیدن طبقه مرفه به دانشگاههای برتر نسبت به دهکهای پایین جامعه هموارتر شده است. افراد در دهکهای بالا از توانمندی مالی برخوردار هستند که باعث شده امکانات بهتری برای ورود به دانشگاهها از نظر استفاده از کتب، امکانات و فضاهای آموزشی مدرن و همچنین دسترسی به اساتید بهتر و آشنایی با روشهای تستزنی داشته باشند که این موضوع به بیعدالتی آموزشی دامن زده است.
کنکور به دلیل مشکلاتی که در برگزاری آن وجود داد و شائبههایی که همیشه در مورد تقلب و فروش سؤالات مطرح میشود فکر نمیکنم در ایران مقبولیتی داشته باشد البته که حذف آن به واسطه حضور مافیای بسیار بزرگی که دارد سالهاست رخ نمیدهد.
آموزش و پرورش وزارتخانه ضعیفی است و نتوانسته سیستم آموزشی برابری را در میان تمام اقشار ایجاد کند، این وزارتخانه با علم روز دنیا هماهنگی ندارد و کارهایی که در آن انجام میشود مبتنی بر آموزش روز نیست.
تولید شده در تحریریه toudak.ir
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0