دانشگاه، داراها، ندارها| عدم عدالت امکانات و تمایل دانشگاهها به جذب فرزندان ثروتمندان؛ گفت وگو
مجید ابهری با اشاره به عدم توزیع برابر فرصتهای شغلی که نوع دیگری از زمینههای ایجاد کننده بیعدالتی اجتماعی و انحصار فرصتهاست، اظهار کرد: فرزندان دهکهای پایین چارهای جز ورود به دانشگاهها برای دریافت مدرک تحصیلی و کسب درجه علمی در راستای رشد خود ندارند اما حتی دارندگان مدرک تحصیلی و فارغالتحصیلان دانشگاهی نیز دارای شانس اشتغال برابر نیستند.
آقای دکتر ابهری! با توجه به عوامل مختلفی چون ارائه آمار پذیرفته شدن 81 درصد از قبولیهای دانشگاهها از میان دهکهای هشتم، نهم و دهم جامعه، شرایط عدالت اجتماعی و تحصیلی را در کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
عدالت اجتماعی به عنوان یکی از شاخصههای اصلی در برقراری امنیت در جامعه است. بسیاری از آسیبهای اجتماعی و ناامنیهای روانی از عدم امنیت اقتصادی ناشی میشوند. اولین پایه برای دگرگونی معیارهای اجتماعی، ناامنی فکری و روانی ناشی از تبعیض در آموزش است. متاسفانه در جهتی حرکت میکنیم که در ده سال گذشته عدم توزیع عادلانه امکانات آموزشی و تحصیلی باعث بروز قشر دانشآموزان برخورداری گردیده که تحصیل آنها با کمک آموزگاران کمکی، معلمان خصوصی، کلاسهای تقویتی و کتب مربوطه صورت میپذیرد. همچنین آن دسته از فرزندان خانوادههای برخوردار که امید یا تمایلی به صعود به مراتب بالاتر در دانشگاهها را ندارند، عازم تحصیل در کشورهای اروپایی و مدارس خصوصی آن ها می شوند. در داخل کشور نیز عدم توزیع عادلانه امکانات تحصیلی باعث شده که دانشگاههایی که به عنوان دانشگاههای خصوصی یا پردیس در کشور ایجاد شدهاند، تمایل دارند فرزندان افراد ثروتمند و نورچشمیها را جذب کنند. همچنین تبعیض در توزیع ثروت و امکانات آموزشی باعث شده است مدارس بسیار پیشرفته از نظر تدریس، امکانات کمک تحصیلی، کتب آموزشی و کمک آموزشی ایجاد شوند و کلاسهایی که بیش از ده الی چهارده نفر دانشآموز در آن حضور ندارند، به نوعی کلاسهای خصوصی تبدیل گردند. اما در جنوب شهر تهران و در بسیاری از مدارس شهرهای بزرگ و مراکز استانها کلاسهایی با حضور بیش از شصت دانش آموز تشکیل میشوند. این فرزندان دهکهای پایین که چارهای جز ورود به دانشگاه، دریافت مدرک تحصیلی و کسب درجه علمی برای رشد خود در آینده ندارند، بسیار جدی و کوشا برای ورود به دانشگاه در رشتههای پولساز حرکت میکنند. بنابراین این افراد مورد تبعیض واقع شده هستند که دلزده از عدالت اسلامی، اجتماعی و انقلابی دچار سرخوردگی میشوند. اما در این میان نکته مهمتر این است که امروزه ملاحظه میکنیم، حتی دارندگان مدرک تحصیلی و فارغالتحصیلان دانشگاهی نیز شانس اشتغال ندارد. همین دانشآموزانی که جان خود را در گرو ورود به دانشگاه گذاشته اند، چرا که راهی به جز ورود به دانشگاه و دریافت مدرک تحصیلی نداشته اند اما این فرزندان ما بعد از ورود به دانشگاه و تحمل مشکلات مختلف تحصیلی، پس از خروج از دانشگاه شغلی برای امرار معاش پیدا نمیکنند. اکنون بسیاری از دارندگان مدارک تحصیلی در رشتههای فنی و حتی پزشکی و پیراپزشکی به دنبال کار هستند و یا از طریق مهاجرتهای بدون بازگشت، به کشورهای دیگر عزیمت می کنند.
آیا امکانات برای فارغالتحصیلان را نیز دستخوش بیعدالتی و توزیع غیربرابر میدانید؟
قطعا نباید تنها بر محور و معیارهای توزیع عادلانه امکانات آموزشی و تحصیلی متمرکز شد. بلکه اشتغال و کارآمدی بعد از تحصیل نیز کمک موثری به رشد فارغالتحصیلان دانشگاهی است. چه بسیار مدیرانی که حتی دیپلم دبیرستانی ندارند اما با حقوقهای کلان مشغول به کار هستند چرا که وابسته به افراد و جناحهای قدرتاند. آن هایی که همه چیز را برای خود و فرزندانشان می خواهند، امید به این دارند که حتی اگر نشوند یا نتوانند در کشور خودمان وارد دانشگاه شوند و مدرک تحصیلی مناسبی اخذ کنند، حداقل به شغلهایی دست یابند که بدون مدرک تحصیلی برای افراد عادی محال و غیرممکن اما برای آنها بسیار ساده و عادی است. ای کاش به رهنمودهای رهبری در زمینه جنگهای علمی و نرم توجه شود و اجازه ندهند فرزندان سرمایهداران، ارثیه بزرگان و پدران خود را به دست گرفته و بر این اساس مسیر آنها را ادامه دهند. بنابراین دولت و نهادهای آموزشی باید به دو شاخصه عادلانه در تدریس و تهیه امکانات آموزشی و توزیع آن ها به صورت عادلانه میان فرزندان کشور و ایجاد اشتغال و کارآفرینی عادلانه از طرف دیگر توجه داشته باشند. ملاحظه میکنید که در جامعه ما عدالت اجتماعی بیشتر در مقالات و سخنرانیها دیده میشود.
اما در واقع با حرف زدنها، مصاحبه و مقاله نمیتوان این نقیصه سرطانی را از گلوی جامعه درمان کرد. بلکه نخبگان دلسوز، جامعهشناسان، آسیب شناسان، رفتارشناسان، به همراه کارشناسان علمی باید در کنار هم قرار گیرند و راهی برای توزیع عادلانه امکانات آموزشی، تحصیلی و کارآفرینی پیدا کنند.
چه عواملی را زمینهساز این شرایط میدانید؟ آیا نحوه آموزش و برگزاری آزمونهایی چون کنکور در ایجاد این شرایط دخیل هستند؟
تحکیم پایههای علمی، آموزشی و اشتغال برای نورچشمیهای و فرزندان از ما بهتران، باعث تولید و تقویت نسلهایی می شود که همواره امکانات جامعه را به انحصار خود درآوردهاند و اجازه نمیدهند دیگران از خط مسابقه آنها جلوتر روند. قطعا در این مسیر ساختار نظام آموزشی نیز موثر است که اگر عدالت واقعی در آن برقرار نشود، قشر سرمایهدار و افرادی که یک شبه راه صدساله رفتهاند، ، به هر صورت وارد سیستم دانشگاههای داخل کشور با شهریههای هنگفت یا نهایتا تحصیل در دانشگاههای خارجی میشوند. در نهایت هم همین افراد هستند که بهترین صندلیهای شغلی و حرفهای را انتخاب خواهند کرد و به راحتی به انتخابهایشان خواهند رسید. بنابراین باید عدالت اجتماعی به شکل منطقی در بین دانشآموزان و دانشجویان به اجرا درآید و کسانی که به عنوان شرکتکنندگان در کنکورها و مسابقات علمی به کشورها و مدارس خصوصی کشورهای همسایه و اروپایی جذب میشوند باید در کشور مانده و به نظام آموزشی عادلانه، علوی و ولایی جذب شوند.
تولید شده در toudak.ir
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0