مساله شایسته‌گزینی مدیران؛ «شرکت‌های شبه‌دولتی شبیه شتر گاو پلنگ شده‌اند»

توداک- اوضاع پیچیده شرکت های شبه دولتی، همچنان بخش مهمی از اقتصاد و فرهنگ جامعه را با خود درگیر کرده است و چالش هایی دائما نو را بر شرایط روز، تحمیل می کند.

از وضعیت سود و زیان این شرکت ها که بگذریم، پیچیدگی های مدیریتی در آن تبدیل به یک مساله مهم شده است. منصور ملکی مدیر توسعه کسب و کار شرکت سرمایه گذاری هلال احمر نکته هایی را براساس تجربه فعالیت خود در این عرصه مطرح کرده است.

 

آقای دکتر ملکی! وقتی بحث از سازمان است، در یک تقسیم‌بندی عمومی می‌دانیم که سازمان‌ها به سازمان دولتی، خصوصی و خصولتی (یا شبه دولتی) تقسیم می‌شوند، طبیعی است در سطح رفتار سازمانی بین این تقسیمات تفاوت ماهوی وجود دارد. حالا  ‌نخستین سوال  در حوزه مدیریت می‌تواند این باشد که آیا به سان رفتار سازمانی، آیا مدیریت در سازمان‌های یاد شده نیز با هم متفاوت است یا خیر؟

صد در صد پاسخ مثبت است.

 

توضیح بیشتر می‌دهید؟

ببینید مدیران یک سری توانمندی دارند مثلا توانمندی ادراکی، انسانی، توانمندی حل مساله یا توانمندی ارتباطی که عموما همه مدیران دارند. منتها بسته به نوع سازمانی که در آن خدمت می‌کنند ذی‌نفعانی وجود دارد که در اصل این ذی‌نفعان باعث می‌شوند سبک مدیریت شما در سازمان با سازمان دیگر که مختصات ذی‌نفعانش چیز دیگری است، فرق داشته باشد. معولا در شرکت‌های خصوصی( صرف‌نظر از اینکه خانوادگی است یا از انواع دیگر) ذی‌نفعان به سودآوری به عنوان مهمترین ویژگی سازمان توجه دارند. بنابراین برای چنین سازمانی مطالعات اقتصادی و سودآوری اقدامات بسیار اهمیت دارد. در شرکت‌های خصولتی یا شبه دولتی، شرکت‌هایی هستند که سهامدار دولتی و سهامدار غیردولتی به معنی عام در کنار هم هستند. این شرکت‌ها ماهیتا از نظر قانون تجارت خصوصی هستند اما در رفتار درون سازمانی چنین نیست و بنا به میزان مالکیت دولت، خواست طرف دولتی در این شرکت‌ها دارای اهمیت است و به همان نسبت سودآوری اقتصادی هم در در درجه دوم اهمیت است. شرکت‌های دولتی به این دلیل نوع وظیفه‌شان، امور حاکمیتی را بر عهده دارند و بر همین اساس هم بودجه از دولت می‌گیرند. در این شرکت‌ها عموما سودآوری اهمیت ندارد بلکه مثلا شرکت بودجه‌ای را دریافت کرده تا میدان نفتی‌‍ای را توسعه دهد یا سدسازی کند و … بنابراین به همان میزان بودجه‌ای که دریافت شده اقداماتی انجام می‌دهند و سودآوری با فرض طرح، در اولویت‌های بسیار پایین‌تر است. بنابراین همانطور که عرض کردم بسته به خواسته ذی‌نفع در این شرکت یا سازمان‌ها، نوع مدیریت متفاوت است مثلا در نهاد یا سازمان‌هی دولتی دیسیپلین اداری دارای اهمیت است و جذب بودجه اما در شرکت خصوصی دیگر این بحث مطرح نیست.

 

بنابراین می‌توان این نتیجه را گرفت هر دسته از شرکت‌ها مدیران خاص خود را می‌خواهند و ویژگی‌‌های مختص خود را دارند. حالا به نظر شما مدیران شرکت‌های خصولتی چه ویژگی‌هایی باید داشته باشند؟

ببینید در این شرکت‌ها علاوه بر توانمندی‌هایی که در مدیران دولتی وجود دارد مانند نظم‌دهی و ایجاد دیسیپلین سازمانی (که به طور طبیعی باید از دوایر دولتی بسیار کمتر باشد) مدیر باید توان انجام کار اقتصادی داشته باشد. چون بخشی از ذی‌نفعان در این شرکت‌ها افراد هستند بنابراین تفاوت دراینجاست که در اداره یا سازمان دولتی شما می‌گویی فلان مقدار بودجه گرفته‌ام و مابه ازای آن فلان قدر کار کرده‌ام اما در شرکت شبه دولتی مدیران باید پاسخ درستی برای بازدهی اقتصادی به سهامداران دولتی یا غیر دولتی داشته باشند چون برای سهامداران سود و بازدهی اهمیت دارند بنابراین به وضوح توان اقتصادی مدیر و شناخت او به قواعد این حوزه مهمترین ویژگی است.

 

احتمالا  شما هم با من هم‌نظر هستید که وقتی هیات مدیره در شرکت‌های شبه دولتی (یا خصولتی)، مدیران را انتخاب می‌کند، چنین معیارهایی را دارند اما به یقین بهتر از من می‌دانید که در این شرکت‌ها، با توجه به واسواس‌هایی که گاه درباره انتخاب مدیر به خرج داده می‌شود، این شرکت‌ها پر مساله هستند این باید دلیلی داشته باشد. اینطور نیست؟

یادتان نرود وقتی ما درباره اداره یا سازمان دولتی صحبت می‌کنیم، معیار انتخاب مدیر در آن مشخص است. همان ویژگی‌هایی که همه ما در مدیران دولتی می‌بینیم. در شرکت‌های خصوصی هم همه چیز مشخص است. اما در این میان شرکت‌های شبه دولتی، شبیه شتر گاو پلنگ شده‌اند. نه این‌اند نه آن. همه هم هستند. حفظ کردن تعادل در این شرکت‌ها (که به طور طبیعی بین خواست سهامدار دولتی و سهامدار شخصی گاه تضادهایی هم ممکن است وجود داشته باشد) کار سختی است و همین هم معمولا مشکل به وجود می‌آورد. در سازمان دولتی وضع سلسله مراتب شفاف است. در شرکت خصوصی هم همینطور که یک فرد مالک است یا چنر نفر مالکیت دارند اما  چون همه آنها بر سر بیشینه شدن سود اتفاق نظر دارند، جهت مشخص است اما در شرکت‌های شبه دولتی بسته به میزان سهام طرفین (دولت و اشخاص) ناگاه می‌بینید هیات مدیره هم وضع چندان به سامانی ندارد و ممکن است همگن نباشند بنابراین به همین دلیل مشکلات در این موارد بسیار بیشتر است.

 

حالا فرض می‌کنیم شما دریک شرکت شبه دولتی، یا از طرف هیات مدیره یا از سوی رکن صاحب تاثیر، موظف شده‌اید مدیری انتخاب کنید. سوال مشخص من این است چگونه مدیری و با چه مشخصاتی انتخاب خواهید کرد تا برخی از مسائل از قبل فساد، ناکارآمدی و دیگر موارد که در شرکت‌های شبه دولتی، وجود دارد، رخ ندهد؟

به طور طبیعی یک سری ویژگی‌ها، ویژگی‌های کلی و فردی مدیر است مثلا اینکه پاکدست باشد. سابقه مدیریتی روشن و شفاف داشته باشد مشکلات اقتصادی نداشته باشد سابقه مشاوره مدیریت داشته باشد. اما از موارد مهم  و ویژگی‌های دیگر این است که فهم اقتصادی داشته باشد. حتما ذی‌نفعان  و سهامدارن عمده شرکت را بشناسد. حتما رقبای شرکت را بشناسد. اقتصاد مهندسی و اقتصاد توسعه بداند. اطلاعات کافی از  موضوعات حقوقی و قوانین مترتب بر شرکت داشته باشد. مثلا قوانین دیوان محاسبات، قوانین مالیاتی یا قوانین سازمان بازرسی را بداند. اینها معیار‌های مهمی است. از این گذشته زمینه‌ مدیریت است.  مثلا اگر شرکت شما عمرانی است مدیر هم باید سواد عمران و هم سواد مدیریت تواما داشته باشد مثلا لیسانس عمران داشته باشد و ارشد مدیریت.  اینکه توانمندی‌ها ارتباطی مدیر با مدیر سازمان دولتی بالا دست که سهامدار عمده دولتی است باید ارتباط صحیح باشد و بتواند انتظارات آنها را نیز برآورده کند.

 

و سوال آخر اینکه اگر چنین مدیری انتخاب شد و این ویژگی‌ها را در انتخاب رعایت کنیم، می‌شود انتظار داشت مسایل و مشکلات شرکت شبه دواتی حل و فصل شود؟

اینهایی که گفتیم مقدمات بود. ببینید ما یا برنامه‌ریزی استراتژیک انجام میدهیم یا اینکه تفکر استراتژیک هم داریم. خب برنامه را که شش ماه دور هم می‌نشینیم و با کارشناسان می‌نویسیم اما در این شرایط، باید مدیر تفکر استراتژیک و برنامه‌ریزی استراتژیک را تواما داشته بشد چون در شرایط اقتصاد فعلی شتاب تغییرات بسیار بالاست و مدیر باید بتواند در لحظه تصمیم بگیرد.

 

(نظرات مطرح شده در گفت وگو، دیدگاه توداک نیست و صرفا برای تضارب آرا، بازتاب داده شده است)

تولید شده در تحریریه toudak.ir