صندلیهای پرمتقاضی؛ «کنکور بهشدت طبقاتی شده است»
بسیاری از کارشناسان معتقدند که طبقه صاحب سرمایه، فرزندان شان را به کمک پول، به رده های بالای تحصیلی هدایت می کنند و از این طریق، در کنکور، جایگاه های برتر را از آن خود می کنند. آیا استعداد در این زمینه نقشی ندارد؟ محمدرضا نیک نژاد کارشناس حوزه آموزش در این باره براساس آمار و شواهد، نکاتی را مطرح می کند.
آیا صندلی دانشگاههای برتر توسط دهک بالای درآمدی تسخیر میشود؟
طبق آمار دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش در سال گذشته 56 درصد قبولیهای پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی در دهک دهم قرار داشتند و 55 درصد گروه فنی و مهندسی در دانشگاه مختلف دولتی هم از این دهک پردرآمد بودند.
همچنین از مجموع ۴۰ داوطلبی که در سال پیش از سوی سازمان سنجش بهعنوان برترینها معرفیشدند، تنها ۲ نفر یکی در مدرسه دولتی و دیگری در مدرسه نیمهدولتی درس خوانده بودند. ۲۹ داوطلب یا به بیان دیگر ۷۲ درصد کل رتبههای برتر در مدارس استعدادهای درخشان تحصیل کردند.
این آمارها نشان میدهد کنکور به شدت طبقاتی شده است و اگر فردی جایگاه اقتصادی خوبی نداشته باشد نمیتواند به رشتههای خوب دانشگاهی از جمله پزشکی که خیلی پرطرفدار است، ورود پیدا کند.
برخی خانوادهها برای اینکه فرزندشان در کنکور موفق بشود هزینههای بسیار زیادی میکنند و حتی سرمایهگذاری برای موفقیت را از سطح پایه و دبستان شروع میکنند. حدود 5 درصد جامعه که از لحاظ اقتصادی برتر هستند شانس بیشتری برای موفقیت در کنکور دارند و عموماً پنج دهک اول خیلی سخت میتوانند وارد این رقابت بشوند.
کنکور یک شاخصه است که نشان میدهد روند آموزشی به کدام سمت رفته است ولی متأسفانه این شاخصه، پولی شدن روند آموزشی را نشان میدهد و در این فرآیند فقط افراد پولدار هستند که به رشتههای برتر دست پیدا میکنند و در آینده جایگاههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی متفاوت را تصاحب خواهند کرد؛ در اینجا بازهم شاهد هستیم که دهکهای کمدرآمد برای به دست آوردن این جایگاهها نقش کمتری دارند که این فاجعه نشاندهنده شکاف طبقانی ژرفی است که در جامعه وجود دارد.
به نظر شما کنکور وسیلهای برای رسیدن به هدف عدالت آموزشی است یا تبدیل به ابزاری برای ترویج بیعدالتی شده است؟
هدف کنکور از بدو تأسیس برای از بین بردن بیعدالتی آموزشی بود یعنی یک فرآیندی که به وسیله آن بتوانیم افراد را عادلانهتر برای ورود به دانشگاه گزینش کنیم و همچنین بااستعدادترینها در دانشگاهها با کسب آموزش درست بتوانند در آینده افسار جامعه را در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به دست بگیرند.
در گذشته ظرفیت دانشگاهها کم و متقاضی زیاد بود و به نوعی هرفردی که بهتر بود، میتوانست موفق بشود، این عامل در حال حاضر هم وجود دارد اما ورود پول به این عرصه باعث شد تا فقط افراد پولدار بتوانند در این رقابت شرکت کنند. افراد با استعدادی در جامعه هستند که به علت ناتوانی مالی نمیتوانند در این فرآیند موفق ظاهر شوند.
تعداد افراد باهوش در هر جامعه کاملاً مشخص است، درصد محدودی هستند که توانایی بالای ذهنی دارند که میتوانند با فراگیری آموزشهای درست آمادگی لازم را کسب کنند و در آینده افسار جامعه را دست بگیرند و آن را به سمتی سوق بدهند که توسعه رخ بدهد.
این پولی شدن باعث شد تا گروهی از آدمهای بیاستعداد به جایگاههای آموزشی برتر برسند و بخش بزرگی از آدمهای با استعداد که در لایههای پایین طبقات اجتماعی قرار دارند از این جایگاهها و آموزشهای بهینه محروم شوند و نه تنها حقوق این افراد ضایع میشود بلکه کل جامعه از یکسری استعدادهای برتر بیبهره میماند.
به نظر شما مصوبههای جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص کنکور، آن را به عدالت نزدیکتر کرده است؟
مصوبه جدید به این منظور بوده که بیعدالتی آموزشی را از بین ببرد اما ریشههای بیعدالتی آموزشی در شکل نیست بلکه در ساختار است. این مصوبه شاید با دومرحلهای کردن و تأثیر معدل شکل آن را تغییر داده اما چون ساختار ناعادلانه است این روند بازهم ادامه پیدا میکند.
وقتی درصد تأثیر معدل را در کنکور زیاد کنیم بازهم اگر خانوادهای پولدار باشد میتواند در همان سه سال دبیرستان جدا از فرآیند کنکور فرزند خود را به مدرسه خوب بفرستد و برای آن کلاس خصوصی بگیرد. در یک رقابت نابرابر آدمهای پولدار چندین متر جلوتر از آدمهایی هستند که به لحاظ اقتصادی وضع مالی خوبی ندارند، بنابراین مصوبه تازه هم موفق نخواهد بود و ساختار نیاز به تغییر دارد.
آیا سهمیهها در کنکور نیاز به بازنگری دارند؟
قطعاً سهمیهها در کنکور باید تغییر کنند و سهم مناطق محرومی که واقعاً آموزش آنها دچار مشکلات پرشماری است باید افزایش پیدا کند و سهمیه کلانشهرهایی که خانوادههای پولدار در آن هستند باید کاهش پیدا کند البته که در خود کلانشهرها هم ما شاهد شکاف آموزشی و طبقاتی هستیم.
برای برقراری عدالت باید خانوادهها را شناسایی کنیم و بتوانیم آنها را برای ورود به این رقابت پشتیبانی کنیم یا اینکه این رقابت را به شکل بنیادین تغییر بدهیم تا این روند ناعادلانهای که امروز وجود دارد از بین برود.
با گفت وگوشونده در اینجا، بیشتر آشنا شوید
(نظرات مطرح شده در گفت وگو، دیدگاه توداک نیست و صرفا برای تضارب آرا، بازتاب داده شده است)
تولید شده در تحریریه toudak.ir
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0