کرونا و بحران های اجتماعی آن
رضا خدابنده لو دانشجوی دکترای اندیشه سیاسی نظام اجتماعی ایران ،قبل از گسترش پاندمی کرونا دارای شکاف ها و معضلاتی در عمق بود که با بروز کرونا خود را نمایان ساخته و روند برخی از آنها تسریع شده است. از این منظر کرونا علاوه بر اینکه موجب بحرانهای اجتماعی گردید بیشتر بعنوان کاتالیزوری برای تعمیق […]
رضا خدابنده لو دانشجوی دکترای اندیشه سیاسی
نظام اجتماعی ایران ،قبل از گسترش پاندمی کرونا دارای شکاف ها و معضلاتی در عمق بود که با بروز کرونا خود را نمایان ساخته و روند برخی از آنها تسریع شده است. از این منظر کرونا علاوه بر اینکه موجب بحرانهای اجتماعی گردید بیشتر بعنوان کاتالیزوری برای تعمیق بحرانهای موجود عمل کرد. در این راستا باید اذعان داشت که کارکرد برخی نهادها و هنجارهای اجتماعی از مدتها قبل در ایران دچار ازجاکندگی و اختلال شده بودند و در اثر بی توجهی یا مقاومت گفتمانی هنوز نظم جدیدی نیز مستقر نشده است. در این شرایط پاندمی کرونا و سیاست محوری آن یعنی فاصله گذاری اجتماعی باعث بروز نوعی آنومی اجتماعی گردید. برای تمهید ورود به بحث باید اشاره کرد که کاربست سیاست فاصله گذاری اجتماعی بعنوان تنها راه موجود برای کنترل این بیماری در آغاز گسترش پاندمی، در سراسر کشور به اجرا گذاشته شد، اجرای این سیاست گذشته از محاسن مقطعی آن در عرصه های مختلف ، از آنجائی که بصورت غیر کارشناسانه و بدون توجه به راهبرد انسجام اجتماعی صورت گرفت بیشترین اثر خود را در عرصه اجتماعی نشان داد و شکاف های موجود در جامعه را وارد نقطه بحرانی کرده و جامعه را بسوی یک نوع انفصال اجتماعی سوق داد.
این مساله که می توان از آن به بحران اجتماعی کرونا تعبیر کرد در چند حوزه نمود بیشتری پیدا کرد. این حوزه ها عبارتند از:
حوزه کار و روابط کاری :
افزایش بیکاری و اثر بر جامعه کارگری : مهمترین تاثیری که به صورت مستقیم کرونا بر جامعه داشت بیکاری و از بین رفتن مشاغل خرد بود. بسیاری از مشاغل که به صورت مستقیم با مردم در ارتباط بودند به ویژه آنهایی که بیمه نداشته اند و تعهدی از طرف کارفرما جهت ثبات شغلی آنها وجود نداشته است تعطیل و یا از بین رفت. این بیکاری در ادامه با کاهش درآمد و یا قطع درآمد یک فرد که به احتمال بسیار قوی سرپرست یک خانواده بوده، شده است. با کاهش درآمد معیشت یک خانواده به خطر می افتد. همچنین بسیاری از این افراد که در جوامع شهری اجاره نشین بوده اند از پرداخت اجاره بها منزل نا توان بوده اند و مجبور به تخلیه خانه و حاشیه نشینی شده اند و یا از شهرها خارج شده اند و چون درآمدی نداشته اند از سرمایه خود که به عنوان پیش پرداخت اجاره منزل استفاده می کرده اند، استفاده کرده اند و در حال حاضر سرمایه ای برای اجاره منزل ندارند و بلاتکلیف مانده اند. بیکاری افراد باعث ایجاد مشکلات خانوادگی زیادی مانند افزایش درگیری زن و شوهر (طلاق) و یا فرار فرزندان از خانواده شده است. در واقع در یک سطح کلی می توان گفت که کرونا باعث افزایش و گسترش فقر در جامعه شده است. این گسترش فقر در صورت عدم چاره اندیشی به قطبی شدن جامعه بین فقیر و غنی و اضمحلال طبقه متوسط که منبع خلاقیت و کارگزار فرهنگی جامعه است منجر خواهد شد که در آن صورت عقلانیت و منطق از جامعه رخت برخواهد بست.
افزایش دست فروشی و مشاغل کاذب: اجرای غیر مسئولانه سیاست فاصله گذاری اجتماعی در شرایطی که کشور قبل از این پاندمی نیز دچار مشکلاتی بود باعث روی آوردن تعداد زیادی از افراد به شغلهایی مانند دست فروشی و اسنپ و.. گردیده است
آسیب به صنعت گردشگری : کرونا باعث کاهش شدید گردشگری در همه حوزه ها گردید. این مساله باعث شد بسیاری از مشاغل مرتبط با گردشگری در سطح کشور تعطیل یا نیمه تعطیل گردد. همچنین بسیاری از سرمایه ها از بین رفته و یا از این صنعت خارج شده است. کاهش گردشگری باعث کاهش درآمد کشور نیز از طریق توریسم درمانی و یا بازدید از مراکز باستانی شده است.
از بین رفتن مشاغل خرد از طریق گسترش فروشگاه های آنلاین : کرونا باعث افزایش خرید آنلاین شده است. خرید آنلاین که توسط شرکت ها و فروشگاه های بزرگ و زنجیره ای هدایت می شود، باعث بزرگ شدن و گسترش این مجتمع ها شده است که نتیجه آن از بین رفتن بسیاری از مشاغل خرد مانند سوپرمارکت ها و یا شرکت های پخش مواد غذایی شده است. همچنین کلاه برداری اینترنتی نیز افزایش یافته است.
افزایش بار مالی خانواده های مبتلا به کرونا : بار مالی و اقتصادی خانواده هایی که افراد آن درگیر بیماری کرونا شده بودند به شدت بالا رفت به طوری که از عهده مخارج درمانی آن بر نیامده و عملا به مراکز درمانی جهت درمان مراجعه نمی کردند. همچنین هزینه بیمارستان و کفن و دفن افراد فوت شده بسیار بالا بوده که باعث فشار مالی و نارضایتی های فراوانی در بین مردم شده است.
حوزه آموزشی
اخلال در نظام آموزشی و اثرات فرهنگی : جامعه کودکان و نوجوانان یکی از مهمترین جوامع تاثیر پذیر از کرونا در جامعه می باشد. اخلال در نظام آموزشی کشور باعث شد تا این قشر از جامعه به سرعت و بدون آموزش و بستر سازی قبلی وارد فضای مجازی شود. این مساله باعث اثرات منفی در بین آنها شده است. به طور مثال سیر تحول و اجتماعی شدن کودکان و نوجوانان دچار اخلال شده است. نبود فرهنگ سازی و سواد رسانه ای در بین خانواده ها به ویژه والدین از یک طرف و نیاز های جامعه باعث بستر سازی استفاده از فضای مجازی گردید که به دنبال آن ورود به شبکه ها و سایت ها و پلت فرم های غیر مجاز و غیر اخلاقی توسط کودکان و نوجوانان و بسیاری از جوانان افزایش یافته است. تاثیر در افکار نوجوانان و کودکان جهت دیده شدن و شاخ شدن در فضای مجازی از دیگر اثرات منفی می باشد.
آسیب به جامعه دانشگاهی و علمی کشور : کرونا باعث تعطیلی دانشگاه ها و مراکز علمی در کشور شد. دانشگاه یک مرکزی است که در آن مباحث علمی و فکری در آن شکل می گیرد و تعاملات گسترده علمی و فرهنگی در بین دانشگاه هیان صورت میگیرد که نتیجه آن پیشرفت های علمی کشور می شود. لذا کرونا باعث اختلال و از بین رفتن این کارکرد دانشگاه و در نتیجه شکوفایی علمی دانشجویان و نخبگان علمی کشور شده است. همچنین دسترسی به منابع علمی از جمله کتابخانه ها و همچنین اساتید دانشگاه سخت شده و در نتیجه کیفیت تحصیل و آموزش نیز پایین آمده است. همچنین کاهش دانشجو و عدم حضور آنها در مراکز دانشگاهی باعث کاهش پویایی و تحول خواهی آنها در جامعه شده و کارکرد و جایگاه دانشگاه در مسائل سیاسی و کلان کشور از بین رفته و عملا بی اعتبار شده است.
کاهش سطح علمی : از مدارس گرفته تا دانشگاه با کاهش سطح کیفی علمی مواجه هستیم. چرا که نحوه آموزش نوین باعث کاهش کیفیت تدریس و در نتیجه یادگیری و سواد علمی شده است. بسیاری از ورودی های دانشگاه با درصد کمتری نسبت به سالهای گذشته در کنکور پذیرفته می شوند. همچنین خروجی دانشگاه ها نیز با سطح علمی پایین فارغ التحصیل می شوند.
تعمیق شکاف دیجیتال: این مساله با فراگیر شدن آموزش مجازی خود را نشان داد و مشکلات دسترسی به اینترنت و امکانات دیجیتال و توزیع ناعادلانه این امور در کشور را نشان داد
حوزه خانواده:
بحران در نظام خانواده : یکی از اثرات منفی کرونا این بود که تعامل و رابطه بین زن و شوهر در یک خانواده دچار مشکل گردید. حضور بیشتر مرد در خانه باعث ایجاد درگیری و تنش با همسر خود شده است. چرا که قبلا مردها اکثر وقت خود را در بیرون از خانه و مشغول کار سپری می کردند ولی در ایام کرونا بیشتر در خانه حضور داشته و بحث و جدل بین آنها و در واقع خشونت علیه زنان را افزایش داده است که در برخی موارد به طلاق نیز منجر شده است. همچنین درگیری بین والدین و فرزندان به ویژه پدر نیز از اثرات کرونا و حضور بیشتر مرد در خانه می باشد. همچنین درگیری بیشتر فرزندان به ویژه دختران با فضای مجازی باعث بروز تنش ها و درگیری های درون خانوادگی شده است که نتیجه آن می تواند به افزایش اعتیاد و فرار از خانه در بین جوانان و نوجوانان شده باشد. این مساله در کنار افزایش بار مسئولیت زنان در خانواده ،باعث برهم خوردن تعادل نظام خانواده گردیده است.
حوزه روابط اجتماعی:
تشدید انزواگرایی: اجرای سیاست فاصله گذاری بدون توجه به راهبرد انسجام اجتماعی باعث تشدید فردگرایی و انزوای اجتماعی و در نتیجه ذره ای شدن و توده ای شدن جامعه گردیده است. این انزواگرایی همچنین با تعطیلی برخی مراکزی که دور همی ها و ارتباطات اجتماعی برپایه مفاهیم گفتمان ملی در آنها جریان پیدا می کرد (مانند قهوه خانه ها) باعث عدم بازتولید ارزش ها و مفاهیم مختص آنها نیز گردیده است. این روند انزوای اجتماعی در ادامه به ظهور بی سابقه کافه ها در شهرهای ایران منجر شده است که بازتولید کننده نوعی انزوای اجتماعی مدرن هستند و توده گرایی را تقویت می کنند.
اثرات روحی و روانی بر جامعه : کرونا و افزایش آمار مرگ و میر ایران را به یک کشور افسرده و غمگین تبدیل کرده است. قبل از کرونا جامعه ایران همبسته بود و در مراسم ها به ویژه مرگ و میر خانواده ها واقوام جهت تسکین دادن به خانواده فوتی اجتماع می کردند و این باعث آمرامش روحی بیشتر می شد. اما کرونا این فرهنگ و سبک زندگی را تغییر داد و باعث خلوت شدن این مراسم ها گردید به طوری که با حضور اعضاء درجه یک برگزار می شود.
آسیب به اعتماد عمومی جامعه به دولت : کاهش اعتماد عمومی که نتیجه نحوه مدیریت دولت در موضوع کرونا بود و در مسائلی مانند ساخت کرونایاب و ساخت واکسن باعث کاهش قدرت نفوذ سیاسی و اجتماعی دولت در مردم شده و موجب زوال سرمایه اجتماعی گردید. به طوری که برخی از بخش نامه ها و ابلاغیه های دولت در جامعه با بروز بحران نفوذ قابلیت اجرایی شدن پیدا نمی کند.
تقویت و گسترش محله گرایی در کشور : کرونا باعث شد که در سراسر کشور مردم و نهادهای نظامی به قرنطینه محله محور و شهر محور رجوع کنند و از ورود افراد غیر بومی جلوگیری کنند. که در بسیاری از موارد به بروز تنش و درگیری بین مردم شده است. در واقع این مساله مفهوم “هم وطن بودن” را از بین برده و محله گرای، قوم گرایی و مرزگرایی را در جامعه گسترش داده است. حتی می توان به مساله تنش آبی اصفهان و شهر کرد و یزد اشاره کرد که می تواند این مساله موثر بوده باشد.
افزایش بزهکاری اجتماعی: گسترش فقر و انزوای اجتماعی موجب گسترش تصاعدی بزهکاری نیز شده است . در حقیقت پاندمی کرونا با دامن زدن به توزیع ناعادلانه ثروت باعث شکل گیری دیالکتیکی گردیده است که بیشتر جوانان و نوجوانان را وارد چرخه بزهکاری می کند این مطلب را گزارش رییس پلیس پیشگیری تهران نیز تایید می کند که سن سارقین به زیر 18 سال رسیده است و اکثرا نیز با فاز خشونت همراه است.این مساله در کنار ارضای حس دیده شدن نوجوانان و جوانان در شبکه های مجازی معنا و مفهوم گسترده تر ی نیز پیدا می کند.
حوزه دینی و اعتقادی:
آسیب به باورها و اعتقادات دینی مردم : آنچه در برخورد با کرونا اتفاق افتاده است انفعال محض و پیروی از دستاوردهای تمدن غربی بوده است . این مساله ، در کشوری مثل ایران باعث خالی شدن ظرفیت های استراتژیک و از جا کنده شدن عناصر گفتمانی نیز شده است ؛ مساله ای که تبعات اجتماعی و اقتصادی آن هر روز بیشتر آشکار می شود و هم موجب بروز بحران معنا در جامعه و از هم گسیختگی نظامات گردیده است. این امر از آن روی اتفاق افتاده است که نهادهایی مانند مساجد و روحانیت و حوزه های علمیه و کلیه نهادهای متولی امر دینی در کشور هیچ آلترناتیو مناسبی برای مواجهه با این شرایط ارائه ندادند . به تعبیر دیگر گره زدن امر دینی در ایران تنها به ظاهر عبادات و مناسک مذهبی موجب شده است که با تعطیلی عبادات و مناسک ظاهری ، کل دینداری به محاق برود. برعکس آنچه که انتظار می رفت، با شیوع اپیدمی در ایران ، هیچکدام از عناصر دیندارانه از قبیل توسل و دعا و .. فعالانه وارد ماجرا نشدند و کارائی لازم را نداشتند ولی در مقابل حرکت هائی مانند رقص پرستاران و .. اتفاق افتاد که ذیل رضایت و شادی تمدن غربی تعریف می شود و نرمالیته موجود در جامعه را به هم ریخت .البته حرکت هائی مانند بحث مواسات و کمک مومنانه با توصیه رهبران و بزرگان کشور شروع گردید و در مواردی هم روند مثبتی را طی کرد اما بدلیل شکاف اعتماد در ساختارهای مختلف جامعه ایران نتوانست تبدیل به یک جریان شود و موج ایجاد کند. شرایط موجود حکایت از آمادگی جامعه ایران برای ورود به عرصه سکولاریزاسیون دارد که همه گیری کرونا نیز آنرا تسریع کرده است،براین اساس از آنجائی که سکولاریزاسیون بیشتر یک فرایند اجتماعی است ، تغییر ذائقه دینداری مردم و عادی شدن این امر که: “بدون برخی عناصر معنا نیز می توان زندگی کرد”، در آینده موجب خواهد شد که نیروهای اجتماعی به نیروهائی ضد تمدن اسلامی تبدیل شوند یا در خوشبینانه ترین حالت ، اراده لازم برای حرکت تمدنی را از دست بدهند . از این منظر کرونا موجب تشدید از ریخت افتادگی دستگاه سنت ها و ارزشها و هنجارها و حتی نهادها در ایران خواهد شد و کارکرد آنها را مختل خواهد کرد. بنابراین از آنجائی که در جدال با کرونا تلاش برای زنده ماندن اولویت دارد به نظر می رسد که شرایط به نفع تمدن غربی رقم خواهد خورد
تاثیر بر جامعه حوزه و روحانیون : حوزه نیز مانند دانشگاه علاوه بر کاهش سطح کیفی علمی طلبه ها و روحانیون باعث کاهش جایگاه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنها در جامعه شده است. در ایام قبل از کرونا روحانیون در سال چندین مرتبه جهت تبلیغ به مناطق مختلف کشور اعزام می شدند ولی در ایام کرونا این کار صورت نمی گیرد و یا در حد بسیار پایینی قرار دارد. حضور روحانیون در بین مردم علاوه بر اینکه فعالیت های فرهنگی و سیاسی رونق داشت، نفوذ کلام آنها در بین مردم زیاد بودذ که کرونا باعث کاهش این تاثیر در بین مردم شده است. همچنین طبق برخی اخبار، جدیدا بسیاری از روحانیون وطلاب به علت شرایط اقتصادی و سیاسی کشور تصمیم به مهاجرت به حوزه علمیه نجف کرده اند و بسیاری نیز رفته اند. این مساله در بلند مدت باعث تغییر جایگاه حوزه علمیه عراق به عنوان قطب علمی و فرهنگی شیعه شده و مبداء تحولات خواهد شد . حوزه علمیه قم جایگاه خود را از دست خواهد داد. این موضوع می تواند مورد سوء استفاده و بهره برداری سیاسی و امنیتی ضد انقلاب و به ویژه جریانات مذهبی مخالف جمهوری اسلامی در عراق مانند جریان شیرازی و دیگر قدرت های منطقه به ویژه عربستان گردد. با این کار می توانند بر افکار جامعه ایران تاثیر گذاشته و مشکلاتی را به وجود بیاورند.
اثرات اجتماعی و فرهنگی کاهش گردشگری مذهبی : کاهش گردشگری باعث کاهش تعامل و آشنایی مردم از اقوام و فرهنگ های مختلف کشور گردیده است و به جای آن یک شناخت و تفکر کلیشه ای جای آن را گرفته است. همچنین کاهش گردشگری مذهبی باعث اثرات فرهنگی و سیاسی منفی بر کشور شده است. به طور مثال در گردشگری خارجی هر ساله بسیاری از مردم به حج می رفتند که این کار دست آورد های فرهنگی و سیاسی مثل شناخت و ارتباط مردم دنیا از ایران و فرهنگ و مراسم استکبار ستیزی به همراه داشت. همچنین کاهش گردشگری داخل کشور نیز بسیاری از دست آوردهای سیاسی و فرهنگی با اختلال مواجه شده است و حضور مردم و بسیاری از زائرین خارجی در مراکز مذهبی کاهش پیدا کرده است.
حوزه گروههای غیر رسمی:
در این زمینه نیز تعطیلی مراکز نگهداری کارتن خواب ها و معتادان متجاهر باعث رها شدگی آنها در سطح شهر گردید و بی توچهی و بی احترامی به آنها را تشدید کرد
همچنین ابهام در پذیرش گروههای مهاجر خصوصا افغانیها در بیمارستانهای ایران غیر از تبعات اجتماعی ، بعدی بین المللی نیز پیدا کرده است
.
نتیجه ای که از وضعیت بحرانهای اجتماعی کونا می توان گرفت این است که در مقابل گفتمانهای تداوم و گسست، گفتمان بازاندیشی در ایران تقویت خواهد شد و بسیاری از هنجارها ، نهادها و ارزش ها جایگاه خود را از دست خواهند داد یا تعریف و کارکردی نو پیدا خواهند کرد بنابراین بی معنی نخواهد بود اگر بگوییم : کرونا آبستن تغییرات اجتماعی است.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0