فقط دانشگاه باز کردیم

امیرمحمود حریرچی*

متاسفانه در کشورمان کاملا بی‌هدف درحال حرکت هستیم. ما به جای اینکه برای جوانان شغل فراهم کنیم، فقط دانشگاه باز کردیم. ایران نسبت به جمعیت خود، بالاترین فارغ التحصیلان دانشگاهی را دارد به عبارتی از 85 میلیون نفر، 20 میلیون جوان تحصیلکرده دانشگاهی وجود دارد که 10 میلیون نفر آنها بیکارند و باقی، کاری را انجام می‌دهند که هیچ علاقه‌ای به آن ندارند و صرفا برای کسب درآمد کار می‌کنند. 2 هزار و 700 دانشگاه در ایران وجود دارد که همین تعداد نیز نسبت به جمعیت کشور زیاد است. به جز دانشگاه‌های روزانه، موسسات غیرانتفاعی، شبانه، بین الملل، پردیس و… هم ایجاد شده تا کسانی که نتوانستند دولتی قبول شوند، با پرداخت مبلغی وارد این دانشگاه‌ها شوند به نظرم آنقدر مسئولین با عناوین مهندس، دکتر و… بازی کردند که الان همه به سمت تحصیلات عالی رفتند. همین بلا سر مدارس هم آمده است و در کنار مدارس دولتی، مدرسه تیزهوشان، غیرانتفاعی، شاهد و… به وجود آمده که فقط خانواده‌های برخوردار می‌توانند فرزندانشان را به این مدارس بفرستند. براساس آمار 20 درصد دانش آموزان به مدارس غیرانتفاعی می‌روند؛ سوال اینجاست خانواده‌هایی که وضع مالی خوبی ندارند چگونه می‌توانند بچه خود را به این مدارس بفرستند؟

«کلاس‌های کنکور تضمینی» هم موضوعی‌ست که همیشه زیر سوال بوده است. من نمی‌فهمم تضمینی یعنی چی؟ کلاس‌های کنکور که هزینه بالایی نیز دریافت می‌کنند چگونه تضمین می‌دهند فرد شرکت کننده حتما در دانشگاه دولتی قبول می‌شود. خانواده‌های برخوردار معمولا از همان ابتدا فرزندشان را مدرسه غیرانتفاعی می‌فرستند، هزینه گزاف برای کلاس‌های کنکور پرداخت می‌کنند و درنتیجه فرزندشان بر صندلی بهترین دانشگاه‌ها می‌نشینند و مشغول تحصیل در رشته‌هایی چون پزشکی و مهندسی می‌شوند. به اعتقاد من این کار هم اشتباه است و این مدل خانواده‌ها زندگی کودکشان را بهم می‌ریزند. متاسفانه کودکان ما یا کودکان کار هستند یا کودکان کارنامه بنابراین باید طرز فکر خانواده‌ها نیز عوض شود.

بطور کلی آموزش عالی و تحصیلات در  کشور ما کاملا بی هدف است و این نتیجه‌ای ندارد جز افزایش تعداد کودکان کار. نتیجه عدم برنامه ریزی در عدالت آموزشی این است که کودکان مستعد به جای مدرسه رفتن سرکار می‌روند.  بنابر آماری تعداد کودکان کار حتی به 4 میلیون نفر هم می‌رسد. قانون اساسی می‌گوید افراد 6 تا 15 سال واجب التعلیم هستند اگر نتوانستند ادامه دهند باید پیگری شود تا مشکل‌شان حل شود و مورد حمایت قرار گیرند. زمانی دانش آموزان دوره متوسطه اول ترک تحصیل می‌کردند اما الان این موضوع در دانش آموزان ابتدایی هم دیده می‌شود تا بتوانند یک لقمه پول درآورده و کمک خرج خانواده باشند. کودکان بسیار مستعدی وجود دارند که امکان ادامه تحصیل ندارند چون با شکم گرسنه نمی‌توان درس خواند بنابراین کسانی مراحل تحصیلی را طی می‌کنند که خانواده‌شان تمکن مالی دارند بنابراین این کودکان عموما از چرخه‌های تحصیلی خارج شده و حضور آنان در مراکز آموزشی انجمن‌ها نیز به معنای مدرسه رفتن آنها نیست، بلکه تنها راهی برای کسب مهارت و دانش آموزشی آنهاست تا بتوانند در جهت رفع نیازهای خود و بهبود شرایطشان در آینده اقدام کنند.

میانگین تعداد دانش آموزان در کلاس‌های آموزشی 20 نفر است اما در بسیاری از مدارس شهرستان‌ها تعداد دانش آموزان در کلاس‌ها بالای 30 نفر هم می‌رسد طبیعی است که کیفیت آموزش پایین می‌آید. حال 12 سال آموزش با این کیفیت را در کنار فشار خانواده‌ها قرار دهید و منطقی فکر کنید چطور این دانش آموز می‌تواند در 4 ساعت محفوظاتی که حفظ کرده است را روی کاغذ بیاورد و نتیجه عالی بگیرد. بطور کلی «کنکور» اشتباه است.

البته لازم به ذکر است که در همین شرایط سخت هم هستند دانش آموزانی که در مدارس دولتی درس می‌خوانند و در دانشگاه‌های برتر قبول می‌شوند اما معمولا اعتماد به نفس بالایی ندارند و تعدادشان زیاد نیست.

خانواده‌ ها و سیستم آموزشی باید به دنبال استعدادیابی باشند و دانش آموزان را در هر حوزه‌ای که علاقه دارند کشف کنند و او را در همان مسیر تقویت کنند اما متاسفانه در آموزش و پرورش ما هیچ پرورشی وجود ندارد صرفا یک مشت محفوظات به خورد دانش آموزان می‌دهند. اتفاقا همان محفوظات هم اطلاعاتی نیست که برای دانش آموزان فایده‌ ای داشته باشد چون حذفیات آن بسیار است و مسائلی که دانش آموزان باید بدانند مثل ادبیات، تاریخ و… وجود ندارد.

بنده خودم دانشگاهی بودم و سال ها تدریس کردم به جرات می‌توانم بگویم کیفیت تدریس در دانشگاه‌ها نیز پایین آمده است البته طبیعی هم است وقتی انبوه دانشجو پذیرش شود استاد نمی‌ تواند با کیفیت بالایی محتوای آموزشی را انتقال دهد ضمن اینکه بسیاری از اساتید ترجیح می‌دهند خارج از دانشگاه از تخصص خود کسب درآمد کنند و تعدادی از اساتید برجسته هم که بازنشسته شدند بنابراین کیفیت آموزش در دانشگاه‌ ها پایین آمده است. بطور کلی باید بگویم مسئولین اصلا به فکر توسعه آموزشی نیستند و عدالت آموزشی در کشورمان وجود ندارد.

 

*آسیب‌شناس

با نویسنده یادداشت در اینجا، بیشتر آشنا شوید

(نظرات مطرح شده در یادداشت، دیدگاه توداک نیست و صرفا برای تضارب آرا، بازتاب داده شده است)

تولید شده در تحریریه toudak.ir