گرانی، موجب گسترش بزهکاری های خُرد و کلان می شود

گرانی موجب بروز و گسترش بزهکاری های خُرد و کلان می شود و در نتیجه احتکار و آسیب‌های اجتماعی منحنی صعودی پیدا خواهند کرد.

اجرای طرح مردمی‌سازی یارانه ها و جراحی اقتصادی دولت سیزدهم موجب انتقادات و اما و اگرهایی از سوی کارشناسان و صاحب نظرها شده است و بحث های متعددی نیز در این زمینه و در مورد تبعات اجتماعی و اقتصادی این طرح‌ها درگرفته است. به همین جهت، توداک سراغ متخصصین و کارشناسان حوزه‌های مختلف جامعه رفته است و طی گفت‌وگوهایی نظرات آنها را جویا شده است. در ادامه متن گفت‌و‌گوی توداک با دکتر مجید ابهری، آسیب شناس اجتماعی و متخصص علوم رفتاری را می خوانید.

با توجه به تجربه اعتراضات سال ۹۶ و ۹۸ به نظر جنابعالی چه عواملی موجب شده تا واکنش های اعتراضی و خیابانی مردمی چندانی پس از جراحی اقتصادی دولت و مردمی سازی یارانه ها برگزار نشود؟

اعتراضات مدنی وقتی در مجرای اصیل و واقعی خود حرکت کنند، دارای نشانه هایی هستند: اول؛ قصد ویرانگری، شکستن و سوختن ندارند. دوم؛ فحاشی، حتاکی و بی احترامی از آنان سر نمی زند. سوم؛ اعتراضات و خواسته های آنان هدفمند، معین و مشخص است. یعنی از هر کسی بپرسید که چرا به حرکت درآمدی، هدف خود را خواهد گفت بنابراین اعتراضات سال های 96 و 98 صرفاً بر مبانی سیاسی بدون هدف و با تحریکات بیگانگان بود؛ بی دلیل نبود که پسر شاه هماهنگی و اظهار حمایت نمود و سران آمریکا نیز اظهار حمایت و پشتیبانی کردند. اگر کسی ذره ای عقل و تجربه سیاسی داشته باشد از حامیان یک حرکت می تواند به ماهیت آن پی ببرد.

حرکت های سال های 96 و 98 سیاسی و انحرافی بود و برای به آشوب کشیدن جامعه به حرکت درآمده بود که متأسفانه عده ای ناخودآگاه و بدون اینکه از ماهیت این حرکت ها مطلع باشند، به این جمع اعتراضی پیوستند. بنابراین تفاوت ماهوی بین حرکت های سال های 96 و 98 با حرکت های اعتراضی سال 1401 است، این بار موضوع «نان سُفره» مردم است البته در این میان می توان گفت که محرک های خارجی و بیگانه همانند شبکه های ایران اینترنشنال، بی بی سی، صدای آمریکا و دهها شبکه ای که پول خود را از کیسه سلفی ها، سعودی ها و سازمان سیا می گیرند، قصد به قطعیت رساندن این آشوب ها دارند. عده ای نیز واقعاً از گرانی های بی هدف خسته شدند. مگر می شود شب کالاها یک قیمتی داشته باشند و صبح فردا قیمت ها چندین برابر افزایش یافته باشد!

این گرانی های لجام گسیخته و بی هدف، مردم به ویژه اقشار کم درآمد، بیکار، بازنشسته و تهی دست را خسته و فرسوده کرده است. در این میان برای آشوب طلبان و فتنه گرانِ کهنه کار در لابی های صهیونیسم، سلطنت طلبان و بیگانه پرستان مهلتی ایجاد شده که در آسیاب دشمنی آبی بریزند چرا که آنها که سالهای سال ارز 4200 تومانی گرفتند بدون آنکه به جایی و کسی پاسخگو باشند، اینک منافع میلیاردی آنها در روز قطع شده است. بنابراین محرک دوم بعد از فتنه جویان و دشمنان، کسانی هستند که سُفره ارز ترجیحی آنها جمع شده و دیگر از سوء استفاده های کلان برای آنها خبری نیست، آنها هزینه می کنند تا دوباره به جای اول خود برگردند.

همانطوری که برخی از مسئولین اعلام کردند، تصمیم یا طرح دولت، یک جراحی اقتصادی است. جراحی اقتصادی، خونریزی، مشکلات و درد دارد، اما باید قبل از این حرکت ها، موضوعات برای مردم به ویژه اقشار کم درآمد توجیه می شد. مردم وقتی با واقعیت ها رو به رو شوند، هماهنگ و هم درک می شوند.

علی رغم توضیحات مسئولین درباره این تصمیم اقتصادی، چرا همچنان اعتراضات ادامه دارد؟

تحریکات در فضای مجازی و شبکه های ماهواره ای صد برابر حمایت ها و تحلیل های دلسوزان نظام است. رسانه های ما و صدا و سیما کدام یک به نفع این جراحی سودمند حرفی می زنند؟ بلکه حرف هایی می زنند که گویی بنزین به آتش می ریزند. رسانه ها باید از یک اتاق فکر متشکل از آسیب شناسان، جامعه شناسان، روانشناسان متعهد و دلسوز برنامه بگیرند و به دنبال آن حرکت کنند.

با اینگونه آشوب ها که به سوی فتنه گری هدایت می شود نباید برخورد سلبی و پلیسی کرد بلکه باید با زبان منطق با مردم صحبت کرد.

حمایت های اولیه و بسته های حمایتی به مردم داده شود. بسیاری از مردم سالهاست که یارانه دریافت نکردند یا مشمول دریافت یارانه جدید نشدند، این افراد باید شناسایی شوند، دلایل عدم پرداخت یارانه به آنها روشن شود و یارانه آنها تمدید گردد.

باید از مردم دلجویی شود. از آن زمانی که گرسنگان به حرکت درآیند، به تفکر وادار شویم چرا که فتنه گران و دشمنان داخلی و خارجی بیکار نخواهند نشست.

ما چه کردیم؟! کدام اتاق فکر را تشکیل دادیم؟! کدام رسانه حرکت کرد؟! کدام کارشناس و صاحب نظر در صدا و سیما و رسانه ها حرف زدند؟! به تعداد انگشتان یک دست سخنگو و سخنران و تحلیل گر داریم که آنها نیز با چهره های یکنواخت برای مردم عادی شده اند. باید چهره های دانشمند انقلابی و ولایی وارد میدان شوند و اجازه ندهند تن فروشان نوکر صفت به جان درخت تنومند انقلاب بیافتند و آن را قطع کنند.

برای اعتراضات به گرانی ها در سال 1401 فراخوان های بسیاری داده شد، اما همانطور که شما هم تأیید کردید، فراگیری این اعتراضات مانند سال های 96 و 98 نیست. آیا گستره اعتراضات به گرانی های اخیر در همین حد که وجود دارد باقی خواهد ماند یا بسیاری از معترضین فعلاً پنهان هستند و در میدان اعتراضات و تظاهرات حضور پیدا نکردند؟

از نظر من به عنوان یک آسیب شناس که جوانی و عمر و چهل سال از زندگی خود را در تجزیه و تحلیل مسایل اجتماعی و فرهنگی صرف نموده ام، به نظر می رسد که اینگونه حرکت ها «آتش زیر خاکستر» می باشد.

اگر جواب معقول و منطقی به این درخواست ها داده نشود و به فریاد نیازمندان نرسیم، اینگونه حرکت ها تشدید خواهد شد یعنی اقشار خاکستری نیز به این جمعیت افزوده خواهد شد چرا که اگر مثلاً 400 هزار تومان یارانه به مردم پرداخت می شود، سه برابر آن، به قیمت کالا افزوده شده، واقعاً این یارانه چه ارزشی دارد؟! دولت باید مبادی ورودی کالا را کنترل کند. یعنی وقتی شیر 13 هزار تومانی ناگهان 25 هزار تومان می شود، این افزایش قیمت موجب خشم و تحصن مردم مخصوصاً اقشار بازنشسته، کم درآمد و بیکار خواهد شد بنابراین تا از این دیرتر نشده باید اتاق های فکر دلسوزان به کار افتاده و با ارایه راهکارهای منطقی و کارآمد (نه راهکارهای تئوری و نظری و ناکارآمد) به داد این مملکت برسند وگرنه دشمنان سرمایه گذاری های هنگفتی برای ایجاد آشوب در کشور کردند و نگرانی ما از این است که آنها میدان را از دست ما بگیرند.

بنابراین احتمال می دهید که در آینده این نارضایتی های اقتصادی ناشی از گرانی های احتمالی بر نارضایتی های شغلی و درآمدی بار شود و اعتراضات فراگیرتر شود؟

بله. همانند آتشی است که شروع به شعله ور شدن می کند، هر چه پیشتر برود بیشتر می شود. مردم امروز درد نان و  غصه سُفره خود را دارند، به این دغدغه و نگرانی از نان، هزینه آب، برق و پوشاک اضافه می شود. در نهایت این دردهای مضاعف همراه با فتنه گری، سخن پراکنی، دروغ ها و شایعات دشمنان، آشوبی ایجاد می کند که شاید قادر به کنترل آن نباشیم.

اگر اصلاحات در جهت کنترل و کاهش قیمت ها صورت بگیرد و معیشت مردم به وضعیت متعادلی برسد، آیا مردم به آرامش خواهند رسید یا اینکه مردم خواستار برکناری نظام یا دولت هستند؟

مردم خواستار برکناری نیستند و به دنبال آرامش اقتصادی هستند منتها این جراحی و اصلاحات نباید بیشتر از دو یا سه ماه طول بکشد یعنی مردم با فوریت نتایج این حرکت ها و قطع ارزهای یارانه ای را ببینند وگرنه اگر بخواهد بسیار کُند و لاک پشتی حرکت شود، مردم حتی آنها که اعتقاد به انقلاب و رهبری دارند، خسته و آزرده خواهند شد.

پیش بینی شما از رفتارهای فردی و اجتماعی در مواجهه با افزایش قیمت های مختلف در پی حذف ارز ترجیحی در آینده نزدیک یا بلند مدت چیست؟

بله. گرانی و ضعف توانایی تهیه ارزاق مورد نیاز از نگاه آسیب شناسی اجتماعی موجب بروز و گسترش بزهکاری های خُرد و کلان می شود. تکدّی گری، جیب بُری، مهاجرت، موبایل قاپی، خودفروشی و اقدامات دیگری که مستقیماً با سُفره مردم

ارتباط پیدا می کند، افزایش خواهند یافت بنابراین با گرانی، احتکار و تورم آسیب های اجتماعی منحنی صعودی پیدا خواهند کرد.  

در روابط خانوادگی نیز آسیب هایی را شاهد خواهیم بود؟

قطعاً. وقتی یک مردِ نان آور خانواده، توانایی تأمین حداقل نیازهای همسر و فرزندان خود را نداشته باشد، موضوع به جر و بحث و تقابل های رفتاری خواهد کشید و سپس اختلافات زناشویی، طلاق عاطفی و زندگی متلاشی در جامعه افزایش خواهد یافت.

در آینده کاهش نرخ ازدواج را خواهیم داشت؟

قطعاً. کاهش نزولی و عمیق آمار ازدواج بیشتر خواهد شد چرا که با یک حقوق یا دو حقوق کارمندی دیگر نمی توان اجاره خانه و هزینه های زندگی را داد بنابراین اثر مستقیم گرانی ها به کاهش ازدواج و همچنین افزایش اختلافات و جدایی ها منجر خواهد شد.   

به طور مصداقی چه پیشنهاداتی به حاکمیت می توان ارائه داد تا اثرات منفی اجتماعی و  التهابی این شوک اقتصادی هر چه بیشتر کاهش پیدا کند؟

بسته های حمایتی برای نیازمندان در نظر گرفته شود و مبادی ورودی کالاها و انبارهای محتکران کنترل شوند.

البته نمی توان در چند جمله برای مشکل به این بزرگی راهکار ارایه داد بلکه باید افراد متفکر و مجرب نشست هایی داشته باشند و راهکارهایی ارایه دهند تا بتوان در مقابل این حرکت خانمان سوز ایستادگی شود.