سخنگوی انجمن صنایع لبنی: مگر می‌‌شود با تورم ۵۰ درصدی افزایش نداشته باشیم؟‌

راهکار این است که قیمت‌گذاری دستوری را حذف کرده و تولیدکننده‌ها به رقابت با هم پرداخته و از این طریق قیمت کالا کاهش پیدا کند.

در حالیکه مسئولین دولت و مجلس از بهبود شاخص‌های اقتصادی سخن به میان می‌آورند اما مردم از گرانی و افزایش قیمت اجناس صحبت می‌کنند. با اینکه تورم از مهر 1400 روند نزولی به خودش گرفته است، علت افزایش قیمت محصولات که مردم را ناراضی ساخته است چیست؟ پیش از آنکه به بیان دلایل افزایش قیمت و گرانی‌ها بپردازیم، به تفاوت تورم و گرانی نگاهی بیندازیم که: تورم به افزایش سطح قیمت‌ها در اقتصاد اشاره دارد در حالی که گرانی بیشتر به قدرت خرید مردم باز می گردد. به بیان دیگر تورم مقایسه سطح قیمت‌های فعلی و گذشته است که نشان از تغییر هزینه‌های زندگی دارد، درحالیکه گرانی از مقایسه سطح قیمت‌ها با سطح درآمد به دست می‌آید. در صورت وجود تورم قیمت‌ها افزایش می‌یابد و اگر کالایی گران باشد یعنی نسبت به درآمد مردم سطح بالایی دارد.  بنابراین تاحدودی تفاوت گرانی با تورم مشخص شد. گرچه دولت در مهار تورم در یک سال گذشته موفق بوده است اما گرانی و افزایش قیمت محصولات بسیار مورد توجه مردم و نخبگان قرار گرفته است. برخی از کالاها مانند گندم، برنج، ماکارانی، مسکن و … گران شده‌اند که توداک در گفت‌و‌گو با صاحبنظران و فعالان اقتصادی عرصه هیا مختلف،  علل برخی از این گرانی‌ها را بررسی کرده است.

سیدمحمدرضا بنی‌طبا سخنگوی انجمن صنایع لبنی در ابتدای گفت‌وگو با توداک درباره اینکه افزایش قیمت لبنیات ساختاری است یا ناشی از افزایش هزینه‌های تولید ، گفت: در ابتدا لازم است توضیحاتی درباره صنایع لبنی کشور بدهم؛ صنعت لبنیات، صنعت رقابتی است. یعنی تعدادی بنگاه در آن وجود دارد که بر سر سهم بازار با یکدیگر دعوا دارند. به عبارت دیگر، مانند شرکت‌های خودروسازی نیست که انحصاری باشند. در صنایع لبنی، شرکت‌ها حتی حاضرند که از سود مشروع خود چشم‌پوشی کرده تا سهم بازار بیشتری را در اختیار بگیرند. بنابراین یکی از مهم‌ترین ویژگی‌ها که به نفع مصرف‌کننده است، در بازار لبنیات وجود دارد. در این شرایط باید این سوال را بپرسیم که چه چیزی سبب افزایش قیمت می‌شود؟

وی بیان داشت: در پاسخ باید گفت که گران شدن‌ها 2 علت دارد؛ یکی ساختاری است؛ در کشوری که 50 درصد تورم داریم، اگر فرض کنیم که هیچ چیز هم تغییر نکند، ماهانه حدود 4 درصد افزایش هزینه تولید داریم. بخشی دیگر از گرانی‌ها، ناشی از هزینه‌های تولید است. مثلا نهاده دامی گران می‌شود و به‌طبع شیر خام هم گران می‌شود. دقت داشته باشید که میانگین ضریب تاثیر شیر خام به عنوان ماده اولیه اصلی در این صنعت حدود 70 درصد است. زمانی که این 70 درصد تحریک می‌شود، افزایش قیمت خواهیم داشت. هزینه تولید دیگر، هزینه بسته‌بندی است، دیگری حقوق و دستمزد و در نهایت سربار که شامل استهلاک، انرژی و … است. البته اینها هزینه تولید تا درب کارخانه است و بعد از آن نیز هزینه‌های دیگری نظیر توزیع و سود مغازه‌دار بدان وارد می‌شود. جالب است بدانید هزینه توزیع و سود مغازه‌دار حدود 30 درصد از قیمت روی جنس است، در حالی که تولیدکننده فقط 10 درصد سود دارد.

او در پاسخ به سوال دیگری درباره اینکه آیا امکان قاچاق یا احتکار در این محصول وجود دارد یا خیر، گفت: این امکان وجود ندارد، چرا که محصولات لبنی فاسدشدنی است. اگر کسی شیر یا محصول دیگری را احتکار کند، چگونه می‌خواهد مدتی بعد آن را بفروشد؟ در محصولات لبنی تنها یک مسیر برای قاچاق یا احتکار وجود دارد و آن هم شیر خشک صنعتی است. دقت داشته باشید که ما کارخانه‌هایی برای شیر خشک‌کنی داریم که کارکردشان این بوده است که مازاد شیر دریافت شده را خشک کنند تا از بین نرود. محل استفاده این محصول نیز در کارخانه‌های شیرینی و شکلات، سوسیس و کالباس و … است.

سخنگوی انجمن صنایع لبنی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا این افزایش قیمت در راستای حمایت از تولیدکننده است یا خیر، گفت: اولین کسی که از افزایش قیمت ضرر می‌کند، خود تولیدکننده است. دقت کنید که معنای تولید صنعتی این است که کالای انبوه تولید کنید و به شکل گسترده بفروشید، نه اینکه کالای محدود تولید کرده و با قیمت بیشتری بفروشید. در حقیقت، سود شرکت‌های لبنی در تولید انبوه و سود کم است. بنابراین تاکید می‌کنم که افزایش قیمت کالاها ناشی از افزایش هزینه‌‌های تولید است و در این بین طمع تولیدکننده نقشی ندارد. دقت داشته باشید که در صنعت لبنیات به دلیل قیمت‌گذاری دولتی 2 نوع کالا داریم که براساس قیمت‌گذاری دستوری (کالای مشمول) و غیردستوری (کالای غیرمشمول) دسته‌بندی می‌شوند. هم‌اکنون حدود 10 کالای مشمول داریم.

بنی‌طبا خاطرنشان کرد: در سراسر کشور حدود 200-300 بنگاه تولیدکننده محصولات لبنی داریم؛ پیش از این، بیش از 1200 بنگاه وجود داشت که بعد از حذف شیر دولتی، این شرکت‌های کوچک تعطیل شدند. از بین این شرکت‌ها، حدود 50 بنگاه لبنی بزرگ داریم، بقیه محلی‌اند و بیشتر در شهرستان‌ها فعالیت دارند. عموم آنان نیز یکی یا دو محصول از دسته‌بندی کالاهای مشمول را تولید می‌کنند. این بنگاه‌های کوچک سهم بازار بسیار کمی دارند و اگر هم تعطیل شوند، کمبود کالا احساس نمی‌شود.

وی اضافه کرد: به صورت کلی نیاز کشور به شیر خشک چیزی حدود 10 تا 15 هزار تن است. از آنجا که در سال‌های اخیر، با افزایش مازاد شیر مواجه بودیم، مجبور بودیم آن را خشک کنیم. تا سال گذشته شیر خشک‌ها قاچاق می‌شده است، چرا که ممنوعیت صادرات داشته است اما امسال برای آن عوارض گذاشتند. باید این سوال را پرسید که چرا باید عوارض بگذارند؟ پاسخ مشخص است؛ چون یارانه مردم در آن قرار دارد. اگر به نهاده دامی یارانه داده شد، هدف این بود که محصول نهایی آن یعنی شیر به سفره مردم بنشیند اما وقتی تبدیل به شیر خشک می‌شود و می‌خواهیم آن را صادر کنیم باید عوارضش پرداخت شود. البته اعتراضات باعث شد که عوارض آن از 16 تومان به 5 تومان کاهش پیدا کرده و شیر خشک از مبادی رسمی به بیرون کشور برده شود. متاسفانه حجم صادرات شیرخشک افزایش چشمگیری پیدا کرده است، چرا که سرانه لبنیات در کشور به دلایل اقتصادی پایین آمده و شیر مازاد زیاد داریم و مجبور می‌شویم آن را خشک کنیم. دقت داشته باشید که سرانه مصرف لبنیات طبق سند چشم‌انداز 1404 باید 150 کیلو باشد اما این عدد به 70 کیلو رسیده است و احتمالا با حذف یارانه‌ها این رقم کمتر هم بشود.

این مقام مسئول در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه چگونه می‌توان افزایش قیمت را کنترل کرد، گفت: کنترل افزایش قیمت‌ها دو راهکار دارد؛ یکی مربوط به تولید‌کننده است و دیگری حاکمیت. اگر سیاستی که منجر به افزایش هزینه تولید و کاهش قدرت خرید مردم می‌شود، متوقف و برعکس شود، قیمت‌ها روند نزولی به خود می‌گیرد. طبیعتا تحریم‌ها دست تولیدکننده نیست. اگر تحریم‌ها و نتایج آن متوقف شود، قدرت خرید مصرف‌کننده بالا رفته و هزینه تولید نیز پایین می‌آید. در نقطه مقابل، چند مورد هم مربوط به تولیدکننده است. اول اینکه سیاست‌های حمایتی به جای حضور در ابتدای زنجیره به انتهای آن یعنی مصرف کننده منتقل شود. کدام مصرف‌کننده؟ مصرف کننده دهک محروم، نه هر کسی. دلیلی ندارد کسی که دستش به دهنش می‌رسد پول واقعی کالا را ندهد و یارانه بگیرد.

سخنگوی انجمن صنایع لبنی درباره عواقب حذف یارانه‌ها به شیوه فعلی گفت: یک گام حذف یارانه‌هاست که اکنون می‌خواهند آن را از نهاده‌ها بردارند، اما باید این سوال را پرسید که اگر این یارانه را برداریم،‌ به کجا آن را خواهیم برد؟ مثلا کاری که اکنون می‌خواهند انجام دهند این است که آن را تبدیل به پول نقد کرده و به کارت مردم بریزند. این کار اشتباه محض است چرا که رشد پایه پولی را تحریک و نقدینگی را بالا می‌برید. این کار به ضرر ماست. علاوه براین، پولی که به کارت مردم واریز می‌کنید الزاما خرج بالا بردن سرانه مصرف لبنیات او نمی‌شود و خرج امور دیگری نظیر اجاره خانه، دارو و … می‌شود. راهکار این است که خود کالا را مستقیما در سبد او بچینید. بنابراین باید برای دهک‌های محروم کارت‌های الکترونیکی خرید کالا صادر کنیم تا ضمن اینکه به عزتشان خدشه‌ای وارد شود، به کالاها دسترسی داشته باشند.

 وی افزود: راهکار دوم این است که قیمت‌گذاری دستوری را حذف کرده و در صنایع رقابتی از جمله صنایع لبنی، تولیدکننده‌ها به رقابت با هم پرداخته و از این طریق قیمت کالا کاهش پیدا کند. باید کالاها براساس کیفیت آن درجه‌بندی شود. هم‌چنین می‌توان شیر مدرسه را احیا کرد. دقت داشته باشید که لبنیات کالایی سلامت‌محور است و فلسفه شکل‌گیری این صنعت در ایران به منظور ایجاد کارخانه‌هایی برای تامین شیر مدارس بوده است. یونسکو در دهه 1330 به ایران وام داد تا کارخانه شیر تاسیس کرده تا آن را به مدارس بدهد، اما کسی مثل آقای احمدی‌نژاد اولین یارانه‌ای که حذف کرد، هدفمندترین یارانه یا همان شیر مدرسه بود. در حقیقت نه تنها یارانه هدفمند نشد بلکه هدفمندترین یارانه نیز از بین رفت. به همین دلیل است که بسیاری از زنان ایرانی دچار پوکی استخوان هستند.

بنی‌طبا با اشاره به نتیجه حذف قیمت‌گذاری دستوری بیان داشت: وقتی قیمت‌گذاری دستوری را حذف می‌کنید و بازار رقابتی می‌شود، کارخانه‌ها دست به توسعه بازار بدهی می‌زنند. برای مثال،‌ بازار فرش کنونی را می‌بینید که می‌گویند اکنون بخرید و بعدا قسطی پرداخت کنید؟ به این کار توسعه بازار بدهی می‌گویند و به این دلیل رخ می‌دهد که بازار رقابتی است. این اتفاق می‌تواند در صنایع لبنی رخ بدهد، به ویژه آنکه با محصولات فاسدشدنی روبه‌رو هستیم. کارخانه‌دار حتی حاضر است با نصف قیمت بفروشد، به شرط آنکه خریدار کالا را بخرد و ببرد.

وی تصریح کرد: راهکار سوم این است که 30 درصد هزینه کارخانه تا مصرف‌کننده را از طریق توسعه بسترهای عرضه الکترونیک یا مستقیم کالا کم کنید. برای مثال توزیع شیر در مناطق محروم را مستقیما به کارخانه‌ها بسپارید تا مردم بتوانند به قیمت درب کارخانه آن را خریداری کنند، یا به جای اینکه به مغازه‌دار پول بدهیم، بستر الکترونیک برای توزیع کالا فراهم شده و مردم از این طریق کالای خود را خریداری کنند. بنده معتقدم که باید از طمع بخش توزیع به ویژه در فروشگاه‌های زنجیره‌ای کم کرد.

او در پایان در پاسخ به این سوال که آیا در سال 1401 رشد قیمت خواهیم داشت، گفت: قطعا داریم. مگر می‌‌شود با تورم 50 درصدی افزایش نداشته باشیم؟‌ از ابتدای سال تا به امروز، دامداران فشار خود برای بالابردن قیمت شیرخام را افزایش داده‌اند. قیمت شیرخام 6600 تومان است اما دامداران به کارخانه‌ها می‌گویند که 7000 تومان می‌فروشیم. کارخانه‌دار هم که نمی‌تواند نخرد! کسی که تولید کرده است می‌داند تعطیل ‌کردن خط تولید اصلا امکان‌پذیر نیست. او مجبور است به هر قیمتی بخرد و تولید کند، چرا که بسیار تلاش کرده تا سهم بازار به دست بیاورد. نمی‌تواند به همین راحتی‌ها سهم بازارش را از دست داده یا به رقیب واگذار کند. جالب است که دامدار می‌گوید اگر به قیمت مدنظر من نمی‌خرید به شیرخشکی‌ها می‌فروشم و آنان هم می‌خرند. حتی 8 هزار تومان هم می‌خرند. در این شرایط تولیدکننده ضرر می‌دهد.

بنی‌طبا درباره این که آیا درج قیمت تولید تاثیری بر بازار داشته است یا خیر، گفت: کار خوبی است که به درستی اجرا نشده است. بخش از عدم اجرای درست این طرح ساختاری است. برای مثال در ترکیه عمده توزیع اقلام اساسی کشور از طریق فروشگاه‌های زنجیره‌ای است. همین موضوع باعث می‌شود به ‌جای اینکه کارخانه‌دار با بیش از 260 هزار مغازه‌دار سروکار داشته باشد با 10 تا مدیرعامل فروشگاه زنجیره‌ای مواجه است. در نتیجه کنترل راحت‌تری بر بخش توزیع وجود دارد. اکنون وزارت صمت هنوز نتوانسته خرده‌فروشی‌ها را متقاعد کند که قیمت مصرف‌کننده را خود تو باید بزنی؛ آخرهم کارخانه‌دار مجبور شد قیمت مصرف‌کننده را درج کند. بنابراین بخش توزیع ما بی حساب و کتاب است و همه فشارها بر روی تولید‌کننده گذاشته شده است. این موضوع در حالی است که تولیدکننده بیشترین سطح اشتغال و بالاترین ارزش افزوده را دارد. آیا اینگونه از تولید حمایت می‌کنند؟

وی فهرستی از مواردی که افزایش قیمت داشته‌اند را اعلام کرد و گفت: بگذارید همه مواردی که قیمت آنان در سال جدید افزایش پیدا کرده است را بگویم؛ اثر افزایش نرخ ارز به میزان 35 درصد، تاثیر افزایش قیمت لوازم بسته‌بندی 11.4 درصد، افزایش قیمت لوازم بسته‌بندی خارجی به میزان 1 درصد، افزایش انواع افزودنی‌های وارداتی به میزان 2.7 درصد، سایر مواد داخلی 5.2 درصد، افزایش هزینه دستمزد کارگران به میزان 8 درصد، حمل و نقل 7.2 درصد و … مجموع این نرخ‌ها 39.2 درصد و افزایش بهای تمام شده 18 درصد است. یعنی قیمت لبنیات باید 18 درصد افزایش پیدا کند اما هنوز چیزی اعمال نشده است. در حقیقت، کارخانه‌ها همراه با ضرر محصول تولید می‌کنند و نتیجه آن تعطیلی کارخانه‌هایی است که در 10 سال اخیر رخ داده است.

انتهای پیام/