دکتر ذکایی: ریشه بسیاری از ناهنجاری‌ها، نبود عدالت اجتماعی است

اگر مستقیم بخواهیم وارد مدیریت فضای ناهنجاری ها شده و برخوردی قهری یا تحکم آمیز انجام دهیم حاصلی به جز تشدید شرایط نخواهد داشت.

امنیت اخلاقی شرایطی است که در آن هنجارهای اخلاقی جامعه از هرگونه نقض و تعرض و نادیده گیری، بدور بمانند. همچنین آبرو، شرافت، ناموس، عرف و ارزش های اخلاقی عموم مردم در معرض هیچ تهدید و تعرضی نباشد و چیزی بر خلاف ارزش های اخلاقی و هنجارهای اخلاقی در جامعه اتفاق نیفتد. ناامنی اخلاقی یا فقدان امنیت اخلاقی، شرایطی است که ارزش ها و هنجارهای اخلاقی جامعه نقض شده و یا نادیده گرفته شوند و اعمال و رفتارهایی در جامعه انجام شود که نافی ارزش ها و هنجارهای اخلاقی و دینی باشد. از آنجا که جامعه ایرانی با مسائلی در زمینه امنیت اخلاقی مواجه است، توداک به سراغ تنی چند از کارشناسان و پژوهشگران آشنا با این حوزه رفته تا نظرات آنان را جویا شود. در این مصاحبه، دکتر محمدسعید ذکایی، استاد جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) با توداک صحبت کرده است که در ادامه می خوانید.

 برخی معتقدند که “اعتیاد (مشروبات الکلی، سیگار، قلیان، ماری‌جوانا، حشیش، مواد مخدر صنعتی)، فحشا و ابتذال اخلاقی و جنسی، هنجارهای جنسیتی، انحرافات سبک پوشش و مد، انحرافات سبک زندگی، قاچاق دختران، رواج عمل‌های زیبایی و تغییر برداشت‌ها از زیبایی و غیره ” ازجمله مواردی است که امنیت اخلاقی جامعه ایرانی را نقض می‌کنند. لطفاً نظر خود درباره وضعیت امنیت اخلاقی در جامعه ایرانی را توضیح دهید و شرح دهید که چقدر و چرا موافق یا مخالف هستید که موارد عنوان‌شده ناقض امنیت اخلاقی جامعه ایران هستند و اینکه از نظر شما امنیت اخلاقی در جامعه ایران با چه موارد نقض دیگری مواجه است؟

به اعتقاد من مواردی که عنوان شد هیچکدام امنیت اخلاقی را نقض نکرده و نمی کند. بلکه همه این موارد خود معلول علتهای دیگری است که بروز و ظهور پیدا کرده است. معتقدم که این ناهنجاری ها و رفتارهای قابل نقد و غلط به دلیل گذران اوقات فراغت و گاهی به دلیل کوتاهی دستگاه های موجود در جامعه مانند رسانه ها، شهرداری ها، متولیان فرهنگ و .. ایجاد شده و هر جایی که نتوانسته ایم انتقال فرهنگ را به درستی در جامعه ایجاد کنیم و مهارت آموزی درباره تجربیاتی که دیگر کشورها داشتند نکرده ایم دچار این ناهنجاری ها شدیم.

بر همین اساس معتقدم کافی است میزان امید در جامعه افزایش یافته و کسب و کار رونق پذیرد تا حتی محصل یا دانشجویان ما رفته رفته از ناهنجاری دست بردارند چرا که معتقدم بسیاری از این ناهنجاریها به دلیل نبود عدالت اجتماعی رخ داده است.

اما برای بهبود شرایط اول باید بدانیم که معجزه ای در کار نیست که بشود یک شبه و با یک نسخه واحد از شر این رفتارها خلاص شد. بعد باید با آموزش های بسیار ظریف و غیر مستقیم در مدریس و دانشگاه و رسانه و ایجاد الگوی مناسب سعی در کنترل ناهنجاری ها داشته باشیم. مثلا حتی باید به نوجوان چگونگی کنترل خشم و حتی یک دعوای معمولی را یاد داد. هر چند که نبود سرگرمی مناسب انجمن های محلی و شبکه های اجتماعی مخرب هم در این مسیر بی تاثیر نبوده و باید آنها را نیز تقویت کرد.

اما با همه این تفاسیر تاکید دارد اگر مستقیم بخواهیم وارد مدیریت فضای ناهنجاری ها شده و برخوردی قهری یا تحکم آمیز انجام دهیم حاصلی به جز تشدید شرایط نخواهد داشت. حتما باید برنامه ریزی ظریف و بسیار غیرمستقیم برای رفع این ناهنجار یها داشت و حوصله کرد و انتظار معجزه در زمان کوتاه را نداشت.

در این بخش می خواهیم به «تفکیک مسائل اجتماعی بر اساس میزان شدت آنها در جامعه» بپردازیم. لطفاً بفرمایید که ازنظر شما کدام‌یک از مواردی که اسم بردید؛ چنان گسترش نیافته و پراهمیت نشده‌اند که بتوان آن‌ها را یک مسئله اجتماعی به شمار آورد و می‌توان آن‌ها را آسیب اجتماعی دانست. در سطح دوم، کدام‌یک از مواردی که به نظر شما یک آسیب اجتماعی برای امنیت اخلاقی جامعه ایرانی هستند؛ در حال تبدیل‌شدن به یک مسئله اجتماعی‌اند و یا احتمال مسئله اجتماعی شدن آن‌ها در آینده وجود دارد؟ و در سطح سوم بفرمایید کدام‌یک از مواردی که در ذکر کردید، به نظر شما مسئله اجتماعی شده‌اند و چرا؟ و در انتها بفرمایید که با توجه به مفهوم بحرانی شدن مسئله اجتماعی، به نظر شما کدام‌یک از مواردی که ذکر کردید و آن‌ها را مسئله اجتماعی می‌دانید؛ ساحت بحرانی پیداکرده‌اند. لطفا استدلال های خودتان را برای این طبقه بندی هم بفرمایید.

به اعتقاد من هیچکدام حتی اعتیاد نه مساله اجتماعی است و نه بحران ساز می شود.  مساله ما الان کیفیت آموزش و رعایت استاندارد مهارت آموزی به نسل جدید است  و در کنار آن ایجاد امید برای این نسل. اگر نوجوان یا جوان بداند که راهی برای پیشرفت وجود دارد. بداند بدون دغدغه می تواند بهترین آموزش را فرا گیرد و برای هزینه کلاسهای تقویتی و مهارت آموزی و ورزش و هر چیزی که علاقه دارد دغدغه ندارد، اگر بداند خانواده اش غم نان ندارد خود به خود به سراغ بسیاری از این ناهنجاریها نمی رود چرا که بسیاری از رفتارهای غلط نشات گرفته از سرخوردگی و عدم ایجاد عدالت اجتماعی است.

درست است که اعتیاد و سیگار و قلیان و رفتارهای اینچنینی که اشاره شد قابل نقد است اما باید بدانیم که معدود است و ریشه در بی عدالتی دارد و آنقدر فراگیر نیست که بخواهد بحران ساز شود.

به عقیده من آنچه بحران ساز شده یا می شود بحث مهاجرت استعدادها  و فقر مادی و معنوی و نداشتن آموزش خوب و سالم و تنشهایی در خانواده است که ناشی از ریشه اقتصادی است. اقتصاد و آموزش و فرهنگ مساله کشور است.

 ضریب امنیت اقتصادی و غذایی و معیشتی و امیدواری به آینده ای که خانواده ها احساس عدالت کنند و ایجاد فرصتها یکسان برای افراد است که اهمیت دارد و بحران ساز می شود. اینکه جامعه باید بتواند از شکاف های اجتماعی و برچسب زدن ها فاصله بگیرد و همکاری جمعی برای آبادانی شهر و کشور ایجاد شود و تضارب آرا در این رفتارهای جمعی وجود داشته باشد می تواند منتج به کاهش ناهنجاری و مشکلات شود.

تاکید می کنم وقتی افراد امیدوار باشند مثلا محصل و دانشجو بداند امکان پیشرفت با مدرک یا ورزش یا … وجود دارد و خانواده اش اضطراب و غم نان ندارد و هزینه های مهارت آموزی اش تامین است  خودبه خود با امیدی که در وجودش ایجاد می شود کمتر به سمت ناهنجاری سوق می یابد و تاثیر پذیری بیشتری برای شکل دهی به افکارش و سبک زندگی مورد نظرمان خواهد داشت.