احساس تبعیضِ درونیشده؛ عامل افزایش جرایم و ناامنی اجتماعی
دکتر امیر خراسانی، جامعهشناس و پژوهشگر معتقد است که تبعیض و احساس تبعیض، محرک نهایی جرائم عمومی است.
مطابق اخبار و آمارهای منتشره منتشر می شود؛ میزان جرایم عمومی (از جمله سرقت، خفت گیری، آسیب به اموال عمومی، سرقت موبایل، روسپیگری و غیره) در جامعه افزایش پیدا کرده است. از انجا که این موضوع نیاز به بررسی و تحلیل های تخصصی دارد؛ توداک با رجوع به متخصصان اجتماعی، تحلیل انها در این باره را طی گفتگوهایی جویا شده است. در ادامه،گفتگوی توداک با دکتر امیر خراسانی،جامعه شناس و مدرس دانشگاه آمده است:
یکی از دلایلی که برای این موضوع ذکر می شود، نابسامانی و مشوش بودن شرایط اقتصادی است. به نظر شما علاوه بر دخیل بودن شرایط اقتصادی، چه عوامل اجتماعی یا سیاسی دیگری در بوجود آمدن چنین حالتی در جامعه دخیل بوده اند؟
مسائل اقتصادی یکی از مهمترین مسائل در این موضوع است اما عوامل متعدد دیگری را نیز برای این موضوع میتوان برشمرد. یکی از این عوامل، احساس تبعیض است.
ممکن است وضعیت اقتصادی افراد برهم ریخته و به همین دلیل تحقیر شوند. همین موضوع سبب ایجاد انگیزههای سرقت، خفتگیری و … در آنان میشود. با این حال، آن چیزی که محرک نهایی است و ضربه آخر را به افراد میزند، تبعیض است. اینکه فرد فکر میکند دیگری موهبت بیشتری از او برده است. فرقی ندارد این احساس درست باشد یا غلط اما به هر حال انگیزهای برای او ایجاد میکند. این احساس، راحتی وجدان برای او ایجاد میکند. مثلا میگویند «بچه پولدار است»، «بابا متصل است» و …
دقت داشته باشید تا زمانی که احساس تبعیض درونی نشود، کارهایی مثل سرقت، اخلال در امنیت عمومی و … به راحتی انجام نمیشود. به عبارت بهتر، چیزی که بازدارندههای اخلاقی را برای ارتکاب چنین جرایمی از بین میبرد، این است که فرد پیش خود میگوید جامعه در حق من ظلم کرده و فلان آقا و خانم نماینده آن افرادی است که حق مرا خوردهاند.
بگذارید مثالی بزنم، بخشی از نقاط ایران در فقر هستند، اما احساس تبعیض در آنجا وجود ندارد، دلیل این موضوع این است که فقر در آنجا گسترده بوده و کسی نمیتواند یقه دیگری را بگیرد و بگوید تو حق مرا خوردهای. با این حال، در کلانشهرها این احساس به صورت عمیق وجود دارد و به واسطه رسانهها، اخبار و … به صورت مداوم تقویت میشود.
برخی از سیاستهایی که پیگرفته شده است، تبعیض آمیز بوده و این احساس را به شدت بالا میبرد. برای مثال، مدارس غیرانتفاعی نمونهای از همین سیاستهاست. در گذشته فرقی نمیکرد که شما در کدام مدرسه درس میخوانید و در کدام مدرسه به موفقیت بیشتری میرسید، اما اکنون شرایط تفاوت کرده است. سهم مدارس غیردولتی ما از 11 درصد عبور کرده و به سمت 15 درصد در حال حرکت است. همچنین عموم برندگان در کنکور و کسانی که وارد دانشگاههای خوب میشوند، از همین مدارس هستند. باید این سوال را پرسید که چند درصد از دانشآموزان ما وارد مدارس خوب میشوند؟
در جمعبندی باید بگویم که ساز و کارهای تبعیضآمیز باعث میشود که بازدارندههای اخلاقی به راحتی برچیده شده و وجدان راحت شود و خفتگیری کند.
مولفه دوم از بین رفتن میانجیهای اجتماعی نظیر محله، اقتدار خانوادهها و …. است. در گذشته، محله یک میانجی اجتماعی بازدارنده بود، اما سیاستهای شهرسازی باعث شد که محله از بین برود و آدمها از گمنامی ایجاد شده بدین واسطه سوء استفاده کنند. افراد در کلان شهرها گمناماند و نمیتوان یقه کسی را گرفت اما در شهرهای کوچک اگر کسی دزدی کند، به راحتی مشخص میشود چه کسی است و با چه کسانی نسبت دارد.
مولفه سوم که باعث مخدوش شدن امنیت میشود، مربوط به اقتصاد است اما قابل تقلیل به آن هم نیست. این عامل، مخدوش شدن و از بین رفتن افق آینده در نظر افراد است. برای مثال، فرد این سوال را از خود میپرسد که با حقوق دریافتی خود چه قدر طول میکشد که صاحب خانه شود؟ دقت داشته باشید که افراد در دهه 1360 و 1370 با همین میزان کار میتوانستند 7-8 ساله خانهدار شوند اما اکنون این رقم به بیش از 20 سال رسیده است. اگر یک کارمند ماهانه 10 میلیون تومان پسانداز کند، خرید یک خانه متوسط 60 متری، نزدیک به 20 سال طول میکشد. از سویی دیگر، یکسری عوامل سیاسی برای از بین رفتن امید به آینده وجود دارد. یعنی طبقه متوسط از نظر رسانهای شرطی شده است. برای مثال با خود میگویند که اگر به برجام برگردیم، میتوانیم سوار قطار دنیا بشویم. دقت داشته باشید که وقتی اصلاحطلبان میتوانند مجلس و ریاست جمهوری بگیرند، به دلیل آنکه بدنه اصلیشان از طبقه عمومی است، اینگونه القا میکنند که میتوانیم سوار قطار زمان بشویم. در حقیقت آنان با همین سیاست، عواطف طبقه پایینتر را در اختیار گرفتند.
شرایط اقتصادی جامعه چگونه منجر به افزایش جرایم عمومی فوق الذکر می شود؟
بهتر است اینگونه بگویم که انگیزه فرد برای ارتکاب چنین جرایمی را بالا میبرد؛ وقتی قدرت خرید فرد پایین بیاید، بدین معناست که چیزی که میتوانست سال گذشته بخرد را امسال نمیتواند بخرد. دقت داشته باشید که تورم بزرگترین دشمن ما در چنین موضوعاتی است که باعث میشود قدرت زمان افزایش پیدا کرده و ما دیرتر بتوانیم به خواستههای خود برسیم.
حال همین موضوع را در طبقات پایینتر ببینید. وقتی آن فرد میبیند که شرایط به گونهای پیش میرود که دیگر نمیتواند کالاهای مدنظرش را بخرد، چه واکنشی نشان میدهد؟ به دنبال دور زدن زمان و رسیدن زودتر به هدفش میرود. این دور زدن چگونه ممکن میشود؟ از طریق فعالیتهای غیررسمی، چرا که با انجام فعالیتهای رسمی همچنان از زمان عقب خواهیم بود. در این شرایط، اگر کارمند بانک است، رشوه میگیرد و اختلاس میکند، اگر کاسب است، احتکار میکند و …
با توجه به شرایط کنونی جامعه ایرانی، از نظر شما چگونه می توان از سیر صعودی جرایم عمومی در کشور کاست؟ چه راهکارهایی برای پیشگیری از جرایم عمومی در شرایط کنونی پیشنهاد می دهید؟
به نظرم ایران به شدت نیاز دارد که ثبات قیمتی داشته باشد. حتی به قیمت آنکه رشد اقتصادیاش چند سال پایین باشد. دقت داشته باشید که تورم و کاهش قدرت خرید بزرگترین دشمن جامعه است. راه حل دیگر آن است که احساس تبعیض در جامعه را به حداقل برسانیم. مثلا شهرسازی خود را عوض کنیم. اینکه هر کس در هر منطقهای بتواند یک ساختمان 4 طبقه بسازد، شکل فاجعهآوری است. منظورم این است که باید تلاش کرد زندگی محلی را بهگونهای احیا کنیم. علاوه بر این، راه حل دیگر کاهش فرآیندهای تبعیضآمیز است؛ چه در رسانهها و چه در بیرون از آن. برای مثال یکی از بزرگترین مشکلات این است که مردم میگویند چرا در شرایط تحریمی ما باید مقاومت کنیم اما فلان مسئول و مدیر بهترین زندگی را داشته باشد؟
بنده معتقدم اولین جایی که تبعیض اجتماعی به صورت عمیق احساس میشود، در اجتماعات بیواسطه مثل محله و سکونتگاه است. در شهرسازی ایرانی در گذشته بازارهای محلی را داشتیم. در این بازارها کالاهایی عرضه میشد که همه مردم قدرت خرید آن را داشتند، اما اکنون این بازارها جای خود را به پاساژهای لاکچری داده است. برای مثال در نزدیکی بیمارستان امام حسین یک بازار مال بزرگ افتتاح شده است. چه تعداد از مردم قدرت خرید از چنین بازاری که در آن کالاهای لوکس عرضه میشود را دارند؟ به نظرم لازم است همانند کشوری رفتار کنیم که در شرایط جنگ اقتصادی است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0