نباید پوشش را فقط در حوزه زنان دید
پوشش متعارف و دغدغههای پیرامون آن چالشی است که در ماههای اخیردغدغه بسیاری از فعالان حوزه اجتماعی بوده و بحث و نقدهای مختلفی نیز در این زمینه انجام شده است. زهرا عسگری کارشناس و فعال حوزه زنان در این باره بحث های اقتصادی و اقتضائات زمانی را، دارای اهمیت می داند.
خانم عسگری! مهمترین مولفه در تعریف پوشاک متعارف و منطبق با عرف چیست؟
یکی از مهمترین مولفههای تعریف پوشاک متعارف، تناسب داشتن با نیازهای روز جامعه است و باید با شرایط زمان ومکن متناسب باشد، به طور مثال در دهههای قبل زنان در فضای اجتماعی رفت و آمد محدودی داشتند و در نتیجه لباسی که برای پوشش بانوان طراحی میشد، با شرایط امروز که زنان حضور حداکثری در فضای اجتماعی دارند، کاملا تفاوت دارد و نمیتواند یکسان باشد. در نتیجه برای تعریف پوشاک متعارف نیازها و اقتضائات زمان و در نظر گرفتن شرایط افراد جامعه اهمیت بالایی دارد. یکی دیگر فاکتورهای مهم در این زمینه بحثهای اقتصادی است و باید پوشاکی که طراحی و تعریف میشود، از نظر اقتصادی به صرفه باشد.
نقش زیبایی شناسی در این تعریف کجاست؟
زیباییشناسی یکی دیگر از فاکتورهای مهم در بحث تعریف پوشاک متعارف است و باید این زیباییشناسی مبتنی بر اندیشه ایرانی باشد و ذهن یک مخاطب ایرانی آن پوشاک را ببپسندد و به لحاظ زیباییشناسی بپذیرد. علاوه بر این این پوشاک باید مبتنی بر استانداردهای دینی باشد و حدود دین را رعایت کند. در کنار این موارد باید جغرافیایی و آب و هوایی محل مورد استفاده آن پوشاک را هم در نظر گرفت به طور مثال لباسی که در مناطق مرکزی ایرن مثل اصفهان استفاده میشود، در مناطق جنوبی مثل بندرعباس قاابل استفاده نیست. با در نظر گرفتن این موراد میتوان بینهایت لباس و مدلهای مختلف را در قالبهای مختلف طراحی کرد که میتواند سلایق مختلفی را هم پوشش دهد.
آیا نظامهای سیاسی و حاکمیت توانایی تعریف یک پوشاک متعارف را دارند؟
قطعا میتواند به شرط آنکه تکثر را رعایت کند و این پوشاک متعارف تنها به چند مدل خاص که نیاز و سلیقه یک قشر خاص را پوشش میدهد، محدود نشود. اگر در تعریف پوشاک متعارف شرط تکثر رعایت شود، مطمئنا میتواند سلایق و نیازهای مختلف را پوشش دهد و در نتیجه وضعیت پوشش را ساماندهی کند.
عملکرد نظام جمهوری اسلامی را در این زمینه چگونه ارزیابی میکنید؟
با در نظر گرفتن همه جوانب میتوان گفت که عملکرد حاکمیت در رواج پوشش متعارف موفقیت آمیز نبوده است چون پوشش رایج و غات مورد پسند حاکمیت نیست، همین پوشش تبدیل به یک مسئله شده و همه درحال صحبت پیرامون آن هستند، نشان میدهد که وضعیت در این زمینه مطلوب نیست و دلائل آن بسیار متعدد است. به طور کلی میتوان به دلایل عمدهای اشاره کرد که به دسته عوامل خارجی و داخلی تقسیم میشود. در بحث عوامل داخلی میتوان به عدم راعیت اصل تکثر اشاره کرد، ما تنها یک پوشاک خاص را به عنوان حجاب برتر معرفی و نهایتا و با اغماض یک مدل خاص دیگر را هم به عنوان حجاب قبول کردهایم و سلایق، نیازها و اقتضائات آدمه در شرایط زمانی و مکانی مختلف را در نظر نگرفتهایم و به این محدوده بسنده کردهایم.
جریانهای رقیب در این عدم موفقیت تا چه اندازه نقش دارند؟
جریان رقیب ما در این حوزه به شدت فعال بوده و از همان دههای شصت و هفتاد انوع پوشش را تحت قالب مد و مدلینگ وارد کشور میکردند. از طرفی در داخل کشور سبکهای مختلف پوششی که اقتضائات ایرانی_اسلامی را دارد، تبلیغ نمیشود و از آن طرف جریا مخالف انواع و اقسام پوششها را وارد میکند و طبیعی است در این شرایط حاکمیت نتواند ارزشهای مدنظرش را رواج دهد.پوشش یک مسئله برگرفته از بینش و نگرش افراد است و باید دنبال جواب این سوال گشت که چر بینش افراد جامعه تغییر کرده است.
چرا نسل جدید نتواستهاند این ارزشها را بپذیرند؟
اینکه بگوییم همه نسل جدید با این ارزشها ارتباط نگرفتهاند، درست نیست و بخشی از این نسل نتوانسته این ارزشها را بپذیرد چون با شرایطش همخوانی نداشته است، دختری که میخواهد فعالیت اجتماعی حداکثری داشته باشد، دوچرخه سواری کند و یا موراد دیگر، نمیتواند یک پوشش خاص مطلوب حکومت را داشته باشد و ناچارا سراغ پوششهی دیگری میرود. ما به این فکر نکردیم که وقتی عرصه برای ورود زنان در فضای جامعه تا بدین حد باز شده، باید پوششهای متفاوتی را هم طراحی و تولید کنیم. در آن طرف جریان رقیب هم در میدان عمل با استفاده از انواع فیلمها، سریالها و حتی فضای مجازی روی اذهان جامعه کار کرده و این عوامل منجر به آن شده که نگرش و بینش افراد نسبت به مسئله پوشش تغییر کند و حتی این گزاره که پوشش در مکانهای عمومی یک مسئله اجتماعی است را به این گزاره که پوشش یک مسئله فردیست، تغییر دهند. در حالی که این رویکرد درست نیست و حتی احکامی که درمورد پوشش در اماکن عمومی وجود دارد، به خاطر عمومی بودن فضاست وگرنه هیچ حکمی برای پوشش در خانه وجود ندارد.
نقش نهادهای فرهنگی در این زمینه چیست؟
نقش نهادهای فرهنگی اهمیت بالایی دارد اما عملکرد خوبی در این زمینه نداشتهاند. هرچند شنیدهام که شورای فرهنگ عمومی کشور در حال انجام یکسری اقدامات است اما به نظرم کافی نیست و آن شرط تکثر را هنوز ندیدهام و جای کار خیلی بیشتری دارد. البته به نظرم نهادهای فرهنگی قبل از هر چیز باید نوع نگاهشان را به مسئله تغییر دهند تا بتوانند کاری انجام دهند. در نهایت پوشش را فقط در حوزه زنان نباید دید، پوشش و پوشاک در حوزه عمومی شامل هر دو جنسیت میشود و ما در حوزه مردان نیز غفلت جدی داشتیم و ناهنجاریهای زیادی داریم اما متاسفانه چندان دیده نمیشود.
راهکار حاکمیت برای تغییر این وضع چیست؟
این سوال را باید از کسانی که مسئولیت دارند بپرسید که چه راهکاری برای تغییر شرایط دارند.
با گفت وگوشونده در اینجا، بیشتر آشنا شوید
(نظرات مطرح شده در گفت وگو، دیدگاه توداک نیست و صرفا برای تضارب آرا، بازتاب داده شده است)
تولید شده در تحریریه toudak.ir
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0