مشکل پوشاک؛ بین خواست مردم و حاکمیت تعارض وجود دارد- گفتوگو با یک طراح
چنین است که وقتی سراغ تولیدکنندگان یا طراحان حوزه مد و لباس می رویم، با دنیایی از گله و غصه طرف می شویم. محمد اردلانی یکی از طراحانی است که در این باره نکته های بسیاری دارد.
آقای اردلانی! به نظر شما چه سازمانی متولی صنعت پوشاک کشور است؟
صنعت پوشاک متولی مشخصی ندارد. در نهادهای مختلف مثل وزارت صنایع، وزارت ارشاد و وزارت تعاون واحدی مرتبط با فضای پوشاک وجود دارد ولی جایی که به طور مشخص متولی صنعت پوشاک باشد وجود ندارد. تنها جایی که کمی به این موضوع مرتبطتر است، ستاد ساماندهی مد و لباس وزارت ارشاد است. این ستاد بیشتر کار فرهنگی حوزه لباس را به عهده دارد تا کار صنعتی.
متولیان عرصه پوشاک چگونه بر پوشاک تولیدی نظارت میکنند؟
نظارت در چند جنبه انجام میشود به عنوان مثال بعضی از نهادها براساس حیطه وظایفشان روی واردات پوشاک نظارت دارند. بعضی دیگر از نهادها بر عرضه پوشاک از نظر ساختار لباس و تناسبش با قوانین کشور نظارت میکنند و برخی دیگر هم تناسب با شرایط اقتصادی را مدنظر قرار میدهند. به عنوان مثال سازمان تعزیزات روی اینکه قیمت فروش با هزینه تامین کالای موردنظر چقدر تناسب دارد نظارت میکند. اداره اماکن و وزارت ارشاد شکل کلی و طرح لباس را در نظر دارد. وزارت بازرگانی هم بسته به شرایط، تولید و واردات را تحت کنترل دارد.
نهادهای تصمیمگیرنده چه نگاهی به بار فرهنگی پوشاک دارند؟
واقعیت این است که دو نوع برخورد داریم بخشی از برخورد انفعالی است یعنی پیش میآید که مدتی طولانی هیچ نگاهی وجود ندارد وقتی هم که وارد میشوند یا ورودشان به عرصه فرهنگ لباس سطحی است یا دستوری_اجباری که هر دو نوع برخورد در کنار هم یک نابهسامانی در حیطه فرهنگ لباس به وجود میآورد.
ارزشهای مدنظر دولت در حیطه پوشاک چیست؟
از دولت فعلی اطلاع مشخصی ندارم. از این دولت برخورد جدی در حیطه پوشاک از نظر تولید و پخش ندیدم. مجریان حاکمیت در این سالها بهطور کلی تلاشش بر این بوده است که ارزشهای بالینی خود و ارزشهای پایهای نظام جمهوری اسلامی را در حوزه پوشاک پیگیری کند ولی چون هم موردی و هم سطحی بوده است و هم بخشی از جریانی که قرار بود نهادینه شود، باب طبع جامعه واقع نشد و البته هر کاری انجام شد خالی از کیفیت لازم و قابل قبول برای جامعه بود. به همین دلیل هیچوقت نتوانستیم شاهد اتفاق جریانسازی شویم که فراگیر شود.
چرا دولت موفق نمیشود جلوی تولید پوشاک مغایر با ارزشهای خودش را بگیرد؟
در این خصوص چند نکته وجود دارد بخشی از آن تعارض بین خواست جریان حاکم و خواست جامعه است و این باعث میشود حتی اگر چیزی تولید شد از سوی طرف مقابل پذیرفته نشود. بخش مهمتری هم وجود دارد و آن این است که مقدار زیادی پوشاک در جامعه داریم که مورد پذیرش خود جامعه نیست یعنی اگر جامعه بداند که پوشاکش چه نوشتهای دارد و از چه فرهنگی آمده است و چه معنایی با خود دارد آن را استفاده نمیکند. نمیگویم همه لباسها اما هستند لباسهایی که با هدف مشخص طراحی و تولید میشوند. این لباسها ممکن است در جاهای دیگری از دنیا پذیرفته شده باشد و معنا و مخاطب داشته باشد و فارغ از درست یا غلط بودن، مخاطب مشخصی دارد که براساس خواست و سلیقه خود به سوی آن لباسها میرود. ولی این لباسها در جامعه ما به شکلی توزیع میشوند که مردم بدون اینکه بدانند طرفدار نگرش پشت تولید لباسها هستند یا نه و بدون آگاهی فرهنگ مورد نظر تولیدکنندگان این لباسها را ترویج میکنند و آنها را میپوشند چون ما در این سالها نه نگاه کارشناسانه داشتهایم نه برخورد درست چه در ممانعت چه در ترویج. اینگونه نبوده است که مثلا اگر من بخواهم فلان فرهنگ عمیق ایرانی را گسترش دهم آن را درست بیان کنم. کار را به متخصص بسپارم و کار به متخصص سپرده شده را با کیفیت مناسب تولید کنم. ارائه مناسب و تبلیغات کافی داشته باشم و برایش بستر عرضه مناسب به وجود بیاورم تا مخاطب بتواند در طول زمان با محصول ارتباط بگیرد و بتواند آن را به پوشش خود اضافه کند. ولی چون این اتفاق نیفتاده، حتی بخش کوچکی که هم مورد نظر بخش حاکم و هم مورد تآیید گروهی از جامعه است، نتوانسته به اندازه کافی در ترویج موفق باشد. از طرف دیگر چون تولییدکنندگان صرفا بازار را میخواهند و بازار از آنان دلیل چیزی را نمیخواهد، اینگونه عمل میکنند که بوتیک طرحی را به تولیدکننده میدهد و میگوید مشتری من این طرح را در سایتهای خارجی دیده و دوست دارد، همین را تولید کن و برایم بفرست. تولیدکننده هم همان طرح را تولید میکند و تحویل میدهد. نه فروشنده میداند چه میفروشد نه تولیدکننده میداند چه تولید میکند و نه خریدار میداند چه میخرد. مشکل از عدم فرهنگسازی است یا باید جامعهی تولیدکننده را از هر نظر آزاد بگذارند تا مخاطب بتواند سلیقه واقعی خود را در بازار پیدا کند یا متولیان امر برای بخش موردنظر خود سراغ کارشناسان حرفهای در تمام قسمتها بروند. زنجیرهای که به پوشاک، مد و سبک تبدیل میشود، زنجیره بزرگی است که گهگاه در گوشه و کنارش کارهایی در راستای خواست جامعه یا بیارتباط با آن انجام شده ولی در هر صورت جریان حاکمیت هرگز این چرخه را کامل نکرده است.
چه راهکاری برای موفقیت در زمینه یادشده وجود دارد؟
برای حل مشکل لازم است معکوس عمل کنند وچرخه تولید را از هر نظر کامل کنند. نکته مهمی که گفتنش خیلی ضروری است و آن اینکه تمام اقتصاد، تمام فرهنگ با جریان حاکمیت و جامعه ارتباط کامل دارند و از هم منفک نیستند وقتی ما امنیت اقتصادی نداشته باشیم تولیدکننده نمیتواند تولید کند چون محصولی که امروز تولید میکند را نمیتواند فردا با این قیمت بفروشد یا اصلا نمیتواند مواد اولیه را برای تولید فراهم کند . نیاز به پایین آوردن خطرپذیری در طراحی هم خود را نشان میدهد و باعث میشود طراح خطر نکند و به سمت کارهای دمدستیتری که برندهای معروف انجام دادهاند برود و صرفا از روی آنها کپی کند و به بازار عرضه کند اگرچرخه اقتصادی ما چرخه سالم باشد، چرخه فرهنگیمان هم سالم و آزاد باشد خود مردم میتوانند همه کارها را انجام دهند. خود مردم میتوانند تعاونی و کارگاه تشکیل دهند، میتوانند طراحی و خرید و فروش کنند ولی این موارد نیازمند بستر و شرایطی طبیعی است که مهمترین آن امنیت است که امنیت روانی، امنیت اقتصادی و پایدار بودن اقتصاد و سیاست را در برمیگیرد. وقتی که هر روز پروتکلهای جدید ابلاغ میشود و هر دستگاهی سلیقهای برخورد میکند، رانت توزیع میکند، نحوه مدیریت به ضرراقتصاد و فرهنگ تمام میشود و در نهایت با همین وضع کنونی روبه خواهیم بود. ما نمیتوانیم به تنهایی در مورد پوشاک، طراحی پوشاک و طرح روی آن صحبت کنیم در صورتی که امنیت و پایداری اقتصادی و پایداری بروکراسی اداری وقواعد را نداریم.
(نظرات مطرح شده در گفت وگو، دیدگاه توداک نیست و صرفا برای تضارب آرا، بازتاب داده شده است)
تولید شده در تحریریه toudak.ir
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0