دشواری‌های بی‌انتهای ورزش؛ «سهم ورزشکار برای کسب موفقیت تا اندازه‌ای است»

توداک- رسیدن از منطقه ای با کمترین امکانات ورزشی به سکوهای پرافتخار قاره ای و جهانی، یک رویداد معمول و ساده ای نیست. پر از درس ها و تجربه های گرانبهایی است که ساده گذشتن از کنار آنها، کفران نعمت است.

در ورزش قهرمانانی داریم که می توانند نه تنها برای امروز، بلکه برای چند نسل بعد هم، الگو و انگیزه ای باشند برای تلاش و باورمندی. دانیال شه بخش بوکسور سبک وزن تیم ملی ایران که با کسب مدال برنز رقابت‌های جهانی (نخستین مدال بوکس ایران در تاریخ رقابت‌های جهانی) تاریخ ساز شد، شاگرد مکانیکی بود که در طرح استعدادیابی سال 93 از استان محروم سیستان و بلوچستان کشف و سال 2021 نائب قهرمان آسیا در سبک وزن شد. او نیز از معضلات ورزش، دل پری دارد.

 

تاریخ سازی از استان محروم سیستان و بلوچستان بی شک کار ساده ای نبود اما دانیال شه بخش با کسب برنز رقابتهای جهانی موفق به انجام آن شد. به عنوان ورزشکاری عنوان دار در بوکس فکر می کنید بزرگترین مشکل ورزش ایران چیست؟ 

خب من می توانم از رشته ورزشی خودم صحبت کنم. از رشته ای که در خیلی از موارد در حق اش کوتاهی شده است. کوتاهی هایی که متاسفانه درست نبوده است. ما در رشته بوکس کارهای بزرگی انجام دادیم. مدالهای مختلفی کسب کردیم. از کسب مدال در رقابتهای قهرمانی آسیا تا کسب نخستین مدال بوکس ایران در تاریخ رقابت‌های جهانی. اما هیچ تغییری در این رشته رخ نداد. خب یک ورزشکار یا بهتر است بگویم یک بوکسور باید کامل باشد وقتی داخل رینگ می رود. چرا که بوکس یک رشته خیلی سنگینی است که همواره به عنوان سخت ترین ورزش دنیا می شود و ما داریم بدون هیچ امکانات و دیدگاه آزادی داریم این ورزش را انجام میدهیم.

بدون هیچ دیدگاه آزادی؟

 یعنی اینکه مثلا بخواهیم خیلی به این رشته رسیدگی کنیم. برای نمونه به کشتی اگر اشاره کنیم شرایط خوبی دارند به جهت رسیدگی یا حتی فوتبال. اما خب واقعیت این است که این کشتی و فوتبال هستند که در مسیر درست رسیدگی قرار دارند و رشته هایی چون بوکس به لحاظ توجه و امکانات در مسیر درستی قرار نگرفته است. درحالی که ورزشکاران این رشته کار خود را به درستی انجام می دهد اما توجهی که باید به این رشته نمی شود و این باعث بی انگیزگی جوانان ما می شود. ما مدال های خوبی در این رشته داریم. بازیهای آسیای و رقابتهای آسیایی و حتی قهرمانی جهان مدال کسب کرده ایم و تنها مدالی که نداریم مدال المپیک است. بزرگترین آوردگاه ورزش دنیا که البته کسب آنهم دور از دسترس نیست.

 

فکر می کنید چرا تا به امروز بوکس موفق به کسب مدال المپیک نشده است؟ یعنی مشکل کجای کار است که بوکس نتوانسته در المپیک روی سکو برود؟

 من الان در اردوی تیم ملی حضور دارم و در حال پیگیری و انجام تمرینات هستم. اما من تا حدودی می توانم تمرین کنم و آمادگی خودم را بالا ببرم. بعد از آن باید در اردوهای مختلفی حضور پیدا کنم. منظورم از من خودم شخصا نیست. منظورم کل نفرات تیم ملی است. یعنی صرف تلاش ما نتیجه نمی دهد. ما تلاش مان را می کنیم.مربیان تلاش خود را می کنند اما این تلاشها لازم است اما کافی نیست. برای نمونه هندوستان یک زمانی خیلی خوب نبود. نمی توانست به جایگاه خوبی دست یابد. اما با یک برنامه ریزی اصولی شروع کرد به برگزاری اردوهای مشترک‌ دعوت از تیم های قوی‌حضور در رقابتهای برون مرزی و آرام آرام خودش را بالا کشید. نخواست یک مرتبه ده پله را طی کند. بلکه کاملا اصولی و پله ‌پله مسیر موفقیت را طی کرد.

 

یعنی جای نتیجه محور بودن ترجیح دادند با برنامه ریزی بلند مدت مسیری را طی کنند که اگر موفقیتی به دست می آید مقطعی نباشد. درست است؟

بله. حتما همین طور است. با مطرح کردن این مسئله نمی خواهم کسی برایش سو تفاهمی ایجاد شود. در واقع می خواهیم ببینیم مشکل از کجاست. حالا می خواهد شه بخش در تیم ملی باشد یا نباشد. ما می خواهیم نتیجه بگیریم. نتیجه ای که همه خوشحال بشوند. نتیجه ای که برای همه مردم است.

 

یعنی موفقیت در بوکس تنها یک مدال و سکو برای دانیال شه بخش نیست و متعلق به همه مردم کشور است؟

دقیقا این یک موفقیت بین المللی است برای کشور برای تک تک مردم کشور که می تواند روحیه آنها را کرده و لبخند روی لبانشان بنشاند و این چیزی است که ارزشش را دارد برای آن هزینه کرد.

 

وقتی ورزشکار راهی اردو می شود به چه چیزی نیاز دارد؟

خب مهم ترین مسئله حفظ آرامش و آمادگی ذهنی ورزشکار است. اما بوکسورهای تیم ملی جز مظلوم ترین ورزشکاران ایران هستند. ما حقوق بالا و ثابتی نداریم. البته سرپرست جدید فدراسیون تمام تلاش خود را کرده اما چقدر خوب است که همیشه امیدی باشد برای جوانان ما. اینکه شما در حین تمرین دغدغه های ذهنی نداشته باشید. اینکه نگرانی های مالی نداشته باشید و تمام تمرکزتان روی تمرینات باشد بی شک خیلی تفاوت دارد با زمانی که دغدغه های فکری شما به اندازه ای است که نمی توانید در اردو و حین تمرین تمرکز لازم را داشته باشید و قاعدتا با این شرایط نمی توانید آنطور که باید آماده و در آخر موفق شوید. دانیال شه بخش و بقیه ملی پوشان یک دورانی دارند که تمام می شود و می رود اما اگر یک برنامه ای داشته باشیم می توانیم استعدادیابی ها را از نونهالان انجام دهیم تا بوکسورهایی که برای آینده تربیت می کنیم از سنین پایین آموزش ببینند. آنهم آموزشی اصولی. این دقیقا همان چیزی است که می تواند بوکس ما را به هدفش برساند.

این رسیدگی که گفتید بدون شک از موارد لازم کسب موفقیت است. اما فکر می کنید عدم این رسیدگی چه تاثیری می تواند روی بوکسورهای رده های پایه بگذارد وقتی می بینند ورزشکاری چون دانیال شه بخش باوجود افتخاراتی که کسب کرده همچنان در تامین نیازهای خود و خانواده اش دچار مشکل است و اگر امروز در تمرین نباشد حقوقی هم ندارد؟

 ببینید من در استان خودم پدران زیادی را می بینم که با دیدن دانیال شه بخش فرزندان خود را برای حضور در بوکس تشویق می کنند. چرا که دوست دارند فرزندانشان به موفقیت هایی که من و دیگر ملی پوشان دست یافتیم برسند. اما بعد از مدتی که آن هیجاناتشان فروکش کرد و عمقی که نگاه می کنند می بینند این رشته باوجود تمام جذابیت ها و هیجانات و حتی موفقیت هایی که می تواند در آینده برای فرزندانشان داشته باشد نمی تواند آینده آنها را تضمین یا حتی تامین کند به همین دلیل با خود می اندیشند که چرا باید فرزندم مشغول کاری باشد که هیچ آینده و درآمدی ندارد.

 

دیدن این چنین صحنه ها و اتفاقاتی شما را مغموم نمی کند؟

باید واقع بین باشیم. تفکر این پدران اشتباه نیست. آینده نگری است.شما در زمان تحصیل هم چنین دیدگاههایی را می توانید ببینید. خانواده هایی که فرزندانشان را به حضور در رشته هایی چون پزشکی تشویق می کنند. به خاطر آینده ای که دارد.

 

یعنی همانطور که موفقیت دانیال شه بخش می تواند باعث شود افراد زیادی به بوکس روی آورند شرایط و درآمد او نیز می تواند بسیاری را از قدم گذاشتن به این رشته مردد کند؟

 متاسفانه بله. همانطور که موفقیت ها آنها را به حضور در بوکس تشویق می کند برعکس آن نیز صدق می کند و مردم می گویند خب این همه تلاش و این همه قهرمانی و مدال آوری تاثیر آنچنانی در زندگی او نداشته پس چرا فرزندمان را به راهی رهسپار کنیم که آینده ای ندارد. اما ما می توانیم با قهرمانی هایی که به دست می آوریم جوانان خود را به حضور در بوکس تشویق کرده و سرمایه هایمان را در این رشته افزایش دهیم. دنیا به سمت و سوی ورزش پیش می رود.

 

شاید به این دلیل باشد که ورزش سالهاست که به یک صنعت در دنیا تبدیل شده است. آنهم یک صنعت پولساز.

بله چون شما با کمترین هزینه می توانید خودتان و کشورتان را به دنیا نشان دهید و چه خوب است که ما با توجه به این مسئله خودمان را به دنیا معرفی کنیم. آنطور که هستیم. نه آنطور که خیلی ها سعی دارند از ما در دنیا به تصویر بکشند.

 

یعنی در حوزه ورزش برخلاف سایر حوزه ها خیلی کم هزینه تر و کم چالش تر می توانیم خود را در دنیا مطرح کنیم. این طور نیست؟

بله دقیقا همین طور است. گاها شما با کشوری به لحاظ سیاسی اقتصادی و یا حتی فرهنگی دچار تضاد و چالش هستید اما در ورزش به راحتی می توانید در در کنار آن ایستاده یا حتی پرچم کشورتان را بالاتر از پرچم آن کشور به اهتزاز درآورید. کاری که انجامش در حوزه های دیگر به این سادگی ها نیست و هزینه هایی به مراتب بیشتر می طلبد.

 

بی شک مسائل مالی از اصلی ترین مشکلات ورزش است اما با توجه به شرایط اقتصادی کشور این مورد را هم نمی توان نادیده گرفت که دولت نمی تواند از عهده هزینه های این حوزه برآید. مسئله ای که در دنیا نیز عرف نیست(هزینه کردن دولتها در ورزش) و هزینه های ورزش عمدتا روی دوش اسپانسرها یا بخش خصوصی است. اما فکر می کنید چرا اسپانسرها در ایران تمایل چندانی به حمایت از ورزش ندارند؟

ببینید ما در استان سیستان و بلوچستان سیمان سیستان را داریم منطقه آزاد چابهار و سیمان خاش را داریم که به راحتی می توانند به عنوان اسپانسر به ورزش کمک کنند. کمکی که نه فقط به ورزش که به همه جامعه است. ما نمی توانیم همه را قهرمان بسازیم. هیچ وقت همه نمی توانند قهرمان شده و روی سکو بروند اما می توانیم فرهنگ خود را عوض کرده و مردم را برای روی آوردن به ورزش تشویق کنیم. متاسفانه اما باوجود آنکه شرکت های بزرگی داریم هیچ گونه حمایتی را شاهد نیستیم.

فکر می کنید چرا؟ چه چیزی مانع می شود و چه باید کرد که به سمت ورزش روی اورند؟

خب اسپانسر می خواهد دیده شود. این مسئله مهمی است. اسپانسرها و سرمایه گذاران با یک دو دو تا چهارتای ساده می بینند سرمایه گذاری روی فوتبال برایشان سودی به مراتب بیشتر دارد. هم مسابقاتشان پخش تلویزیونی دارند هم دیده می شوند اما رشته ای چون بوکس متاسفانه خیلی دیده نمی شود و به همین دلیل اسپانسرها کمتر به سمت و سوی آن می روند.

 

البته بوکس در دنیا طرفداران زیادی دارد

 بله بوکس رشته باکلاس و پرطرفداری است که در دنیا از جایگاه خاصی بین هواداران ورزشی برخوردار است. به همین دلیل شخصا اگر روزی پولدار شدم حتما از آن حمایت می کنم.

 

تبلیغات چه تاثیری می تواند در جذب افراد جامعه به رشته های مختلف داشته باشد؟

ساخت فیلم‌ انیمشن یا مستند می تواند تاثیر زیادی در آشنایی مردم با این رشته داشته باشد. آشنایی که می تواند منجربه علاقه مندی افراد شود. برای نمونه شخصا دوست داشتم به ژیمناستیک بروم اما متوجه شدم استعدادم در بوکس است. میخواهم بگویم برخی مردم آشنایی چندانی با رشته های ورزشی ندارند اما انجام برخی کارهای فرهنگی می تواند جذابیت بوکس را به تصویر بکشد. از سوی دیگر موفقیت های به دست آمده نیز می تواند تاثیر زیادی داشته باشد. اینکه مدال ما دیده شود می تواند اسپانسرها را مجاب کند به حمایت.

 

اما دست یابی به این موفقیت ها (رفتن روی سکو ) نیازمند برخی حمایت ها در برگزاری اردوها و مسابقات تدارکاتی و رسمی است. اینطور نیست؟

بله ما متاسفانه به راحتی نمی توانیم اردوی مشترک برپا کرده و یا به راحتی نمی توانیم در مسابقات مختلف شرکت کنیم. این یعنی یک جای کار می لنگد و این اصلا خوب نیست.

 

یعنی در صورت عدم برپایی اردوهای مشترک و عدم حضور در رقاتبهای متعدد نمی توان انتظار کسب موفقیت را داشت چون آماده سازی شما آنطور که باید انجام نشده است!

بله سهم ورزشکار در تلاش کردن برای کسب موفقیت تا یک اندازه ای است و علاوه بر ورزشکار و آمادگی او ‌شرایط دیگری هم باید مهیا باشد و فراهم نبودن زیرساخت ها نیز از جمله مشکلات حائز اهمیت ورزش است.

 

نه صرفا بوکس به طور کلی در ورزش شاهد آن هستیم که ورزشکاران از شرایط مالی و عدم حمایت مسئولان گله ارند. به خصوص که می گویند ما نهایتا تا زمانی که در ارددو هستیم حقوق داریم. این تا چه اندازه می تواند در کناره گیری ورزشکاران از دنیای قهرمانی تاثیرگراز باشد؟

 بله. من باز هم به رشته خودم اشاره می کنم. در بوکس همشهری های خودم بودند بسیاری که ورزش را به دلیل مشکلات مالی ورزش را کنار بگذارند. چون در بوکس پول و درآمدی ندارد. اما جدا از بحث ورزش متاسفانه استان سیستان و بلوچستان همه جوره محروم است. من بوکس را که شروع کردم اگر اشتباه نکنم ده ‌دوازده نفری بودیم. رفقای دوران نوجوانی که با هم بوکس را آغاز کردیم اما اکثر ناچار شدند در میانه راه با وجود استعدادهای خوبی که داشتند به سراغ کار و زندگی خود بروند و از بین آن ده نفر فقط من ماندم و برای بقیه صرف نداشت که تمام زندگی خود را بگذارند ودست آخر هم چیزی دستشان را نگیرد. نه اینکه حالا من که ماندم درآمد برایم اهمیتی نداشته باشد یا از خانواده پولداری باشم نه. بلکه علاقه ام در کنار کله شق بودن نوجوانی باعث شد که بتوانم ادامه دهم و به اینجا برسم.

 

فکر می کنید اگر شرایط برای ادامه حضور در بوکس برای سایر نفرات ان جمع مهیا می شد می توانستند موفقیت هایی چون موفقیت های دانیال شه بخش را تکرار کنند؟

چرا که نه. حالا شاید دقیقا همان موفقیت هایی که من کسب کردم را کسب نمی کردند اما شک نکنید اگر آن گروه ده نفره می توانست به کار خود ادامه دهد نه فقط امروز دید بسیاری از مسئولان به ورزش بوکس تغییر کرده بود که شاهد موفقیت های بسیاری از آنها بودیم و شاید هم اتفاقی رخ می داد که به جایگاهی بهتر از انچه که من تا به امروز رسیدم دست می یافتند.

گفتید سیستان از همه لحاظ محروم است. متاسفانه این واقعیتی است که نمی توان کتمان کرد یا منکر شد اما فکر می کنید نمی شود به واسطه ورزش در سیستان محرومیت زدایی کرد؟ برای نمونه برگزاری و میزبانی مسابقات داخلی و بین المللی حتما روی گردشگری منطقه تاثیرگذار خواهد بود و این چرخه مالی سیستان را دستخوش تغییر می کند این طور نیست؟

بله همین طور است. ببینید ما همه چیز داریم در سیستان اما در حین حال هیچ چیز نداریم. ما کارخانه سیمان سیستان را داریم منطقه آزاد چابهار را داریم که ظرفیت های خوبی دارد و خیلی از استانها را به واسطه آن می توانیم پوشش داریم اما در حین حال خودمان متاسفانه هیچ چیز نداریم. من یک نفر هستم ولی خب یک استان ‌آنهم سیستان پهناور و جوان سیستان که کلی می تواند برای آینده و سربلندی این کشور موفقیت کسب کند.

 

وقتی می گویید ما در استان همه چیز داریم اما هیچ چیز نداریم گویا دارید به ورزش اشاره می کنید. یعنی ما در ورزش استعدادها و افراد توانمند بسیاری را داریم اما برخلاف موجودیت قابل توجهی که داریم خیلی وقتها آن موفقیتی که باید را نداریم. فکر می کنید این مسئله تا چه اندازه به بحث مدیریتی ارتباط دارد. آیا می توانیم بگوییم یکی از مشکلات ورزش عدم مدیریت و نبودن مدیرانی است که بتوانند در شرایط خاص مدیریت بحران و کسب نتیجه کنن؟ چرا که مدیریت در واقع اتخاذ تصمیمات درست و اصولی در شرایط سخت و تنگناهای مختلف اقتصادی سیاسی فرهنگی است و در زمان نرمال که هیچ مشکلی هم وجود ندارد که هرکسی توان مدیریت دارد.

ببینید به نظر من همه چیز دست به دست هم می دهد تا یک زیرساختی ساخته شود. زیرساخت از اهمیت بالایی برخوردار است اما متاسفانه ما کمتر مسئله ای را به صورت اصولی و با در نظر گرفتن زیرساختهای خاص آن پیش برده ایم. اما تا دلتان بخواهد فی البداهه پیش رفتیم نتیجه گرا بودیم و با سیستم گلخانه ای پیش رفتیم درحالی که اگر با توجه به اهمیت و لزوم مهیا بودن زیرساختهای پیش رفته بودیم شرایطی کاملا متفاوت از امروز را شاهد بودیم. البته هنوز هم دیر نیست و ما می توانیم از همین فردا استارت فراهم کردن زیرساخت های لازم را بزنیم.

 

یعنی اگر اصولی پیش برویم می توانیم با کشف استعداد نفراتی چون شه بخش را در رده های نونهالان و پرورش اصولی آن ضمن کسب عنوانهای در خورد توجه در پایان دوران قهرمانی با ادامه حضور آنها در ورزش (این بار به عنوان مربی) بهترین استفاده را از سرمایه گذاری که کردیم ببریم.

دقیقا. این نه فقط باعث می شود که ما بهترین و بیشترین استفاده را از سرمایه گذاری که انجام داده ایم ببریم که می تواند موفقیت های قابل توجهی را برای ورزش کشور به دنبال داشته باشد.

و حرف پایانی؟

اگر اجازه بدهید اشاره ای بکنم به اینکه در استان سیستان و بلوچستان به من قول داده شده که زمینی بدهند که خوشبختانه این موضوع در حال پیگیری شدن است و امیدوارم این مسئله به زودی اتفاق بیفتد.

 

با گفت وگوشونده در اینجا، بیشتر آشنا شوید

(نظرات مطرح شده در گفت وگو، دیدگاه توداک نیست و صرفا برای تضارب آرا، بازتاب داده شده است)

تولید شده در تحریریه toudak.ir