مساله شایستهگزینی؛ «مشکلات را کسانی میسازند که مدیران را انتخاب میکنند»
به همین خاطر، یک سوال در ذهن پیش می آید که در چنین شرایطی، می باید برای رفع یا کاهش مشکلات، روی کدامیک تمرکز کرد؛ راهکارهای آکادمیک یا آنچه براساس تجربه رخ داده است؟ یحیی عظیمی استاد مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، از منظر دانشگاه، مباحثی درباره موضوع مدیریت و شایسته گزینی مطرح کرده است.
شما به عنوان فردی که در دانشگاه مدیریت توسعه و دروس دیگر را در سطوح مختلف تدریس میکنید، آیا تفاوتی بین مدیریت در سازمانهای دولتی و سازمان غیر دولتی میبینید. یعنی مدیریت در سازمان دولت، یا خصوصی و مدیریت در سازمان شبه دولت متفاوت است؟
خیر. مدیریت مدیریت است و اینهای که شما گفتید بیشتر در جنبههای حقوقی سازمانها تفاوت ایجاد میکند نه در مدیریت. شما از جنبه حقوقی سازمانها را به سازمانهای خصوصی، تعاونی و دولتی تقسیم میکنید و در قانون هم همین تقسیمات آمده اما در مدیریت ما چنین تقسیماتی نداریم. مدیریت مدیریت است در هرجا که سازمانی وجود داشته باشد، مدیریت نیاز است.
اما ظاهرا نگاه برخی متفاوت است و این تقسیم بندی را پذیرفتهاند
هنوز که زیاد عبور نکردهایم عرض میکنم در یک گفتگوی چند دقیقهای نمیتوان درباره مدیریت حرف زد چون مدیریت علم است و ما علم کنسرو شده نداریم. موضوعات علمی مبسوط و زمانبر است صحبت درباره وجوه علمی در وقت کم باعث از میان رفتن دقت و حذف ناخواسته بخشی از بحث میشود. وقتی ما مدیریت و مدیر را تعریف میکنیم (صرف نظر از اینکه تعاریف مختلفی از آن وجود دارد و اساتید مختلفت تعاریف گوناگونی دارند) یک تعریف دارد. ما نمیگوییم در سازمان دولتی مدیر این تعریف را دارد و در سازمان خصوصی یا تعاونی مدیر فلان تعریف را دارد. این بحثها جنبههای سلیقهای دارد تا علمی.
بر خلاف نظر شما برخی معتقدند مدیریت در سازمان دولتی و خصوصی یا در سازمان خصولتی به این دلیل نقشها متفاوت است مدیریت هم متفاوت است. مثلا سازمان دولتی نقش حاکمیتی دارد و در آن نیاز تامین منابع نیست بلکه از محل بودجه عمومی منابع خود را تامین میکند اما در سازمان خصوصی مدیر باید توان کار اقتصاد داشته باشد و ….. نظرتان درباره این موضوع چیست؟ اینها از نظر علم مدیریت قابل قبول است؟
خیر! از نظر علم مدیریت که نمیتواند قابل قبول باشد چون همانطور که عرض کردم تعریف مدیر و مدیریت مشخص است. مدیر در منزل خودش هم مدیر است و باید اقدامات مشخصی را انجام بدهد در اداره دولتی هم مدیر است و باید اقدام خاصی را انجام دهد. تغییر صندلی که تغییر تعریف علمی را ایجاد نمیکند. ببییند این را توجه داشته باشید که زندگی امروزی زندگی سازمانی است و موتور محرک توسعه، سازمانها هستند. وقتی ما از سازمان حرف میزنیم دیگر نمیگوییم این اداره است آن نهاد است و … تعریف خیلی ساده است. سازمان از دو یا چند نفر تشکیل شده است که دارای هدف هستند وبرای رسیدن به هدف با هم همکاری میکنند. حالا بر اساس این تعریف، خانواده هم یک سازمان است و این سازمان نیاز به مدیریت دارد و باز تعریف مدیر و نقش مدیر همان است که در تعاریف علم مدیریت وجود دارد. حالا ممکن است شما بگویی فلان سازمان بخش بازرگانی دارد ( یا تبلیغات یا …) یعنی ما نقش یا وظیفهای مشخص برای آن در نظر گرفتهایم و میگوییم مدیر باید کار بازرگانی انجام دهد. یعنی مهارت داشته باشد همان چیزی که در تعریف مدیر وجود دارد.
به هر حال تفاوتهایی باید وجود داشته باشد که کارآیی سازمانهای خصوصی با سازمان دولتی متفاوت است. یا مثلا فساد در سازمانهای خصولتی یا شبه دولتی بیشتر است…
بله تفاوت وجود دارد امام این تفاوت در تعریف مدیریت نیست. تفاوت در سازمان دولتی و خصوصی و خصولتی، در انگیزههاست در شرایط موجود در سازمان است. در جزئیات دیگر است نه در مدیریت و الا مدیر بنابر نقشی که دارد هم باید در سازمان دولتی برنامهریزی کند هم باید در سازمان خصوصی یا سازمان شبه دولتی برنامهریزی کند. مدیر باید اینجا هماهنگی کند، آنجا هم باید هماهنگی کند. مدیر در تمام سازمانهایی که هست باید برنامهریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت، هماهنگی، گزارشدهی و بودجهبندی انجام دهد.
اگر قرار باشد شما مسوول انتخاب مدیر در یک شرکت نیمهدولتی یا خصولتی باشید چه ویژگیهایی برای مدیر در نظر میگیرید؟
جالب است شما مدام حرف خودت را میزنی و من هم مدام تکرار میکنم. من مدیری انتخاب میکنم که سه شرط اساسی مدیریت را داشته باشد:
-مدیر باید دارای مهارت باشد
-مدیر باید با نقشهایش آشنا باشد
-مدیر باید با وظایفش آشنا باشد
بنابراین فرقی نمیکند مدیر در کجا نشسته است در یک سازمان دولتی یا سازمان نیمه دولتی یا خصوصی. اینکه کجا و روی کدام صندلی مینشیند، فرقی نمیکند. اتفاقا مشکلات را مدیران درست نمیکنند کسانی درست میکنند که مدیران را انتخاب میکنند چون آنها نمیدانند مدیر باید چه شرایطی داشته باشد بنابراین فردی را انتخاب میکنند که مال آنجا نیست. بحث من این است و الا اگر شما میخواهی بگویی کسی که سابقه کار در بخش تعاونی دارد برای مدیریت در بخش تعاونی کار آمدتر است، حتما حرف درستی است اما این در همان مهارت میگنجد. بنابراین در این بحثهای شبیه این بیشتر خلط مبحث میشود.
با گفت وگوشونده در اینجا، بیشتر آشنا شوید
(نظرات مطرح شده در گفت وگو، دیدگاه توداک نیست و صرفا برای تضارب آرا، بازتاب داده شده است)
تولید شده در تحریریه toudak.ir
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0