روایت یک جامعه شناس از افزایش زمینه‌های نارضایتی

قرایی‌مقدم معتقد است که امروز در وضعیتی هستیم که اگر دولت خواسته ها و مشکلات مردم را برطرف نکند، مردم اعتراض می کنند و اگر خواسته ای را رفع کند، سطح توقعات مردم بالاتر می رود.

اجرای طرح مردمی‌سازی یارانه ها و جراحی اقتصادی دولت سیزدهم موجب انتقادات و اما و اگرهایی از سوی کارشناسان و صاحب نظرها شده است و بحث های متعددی نیز در این زمینه و در مورد تبعات اجتماعی و اقتصادی این طرح‌ها درگرفته است. به همین جهت، توداک سراغ متخصصین و کارشناسان حوزه‌های مختلف جامعه رفته است و طی گفت‌وگوهایی نظرات آنها را جویا شده است. در ادامه متن گفت‌و‌گوی توداک با  دکتر امان‌اله قرایی مقدم،جامعه شناس و استاد دانشگاه را می خوانید.

* با توجه به تجربه اعتراضات سال ۹۶ و ۹۸ به نظر جنابعالی چه عواملی موجب شده تا واکنش های اعتراضی و خیابانی مردمی چندانی پس از جراحی اقتصادی دولت و مردمی سازی یارانه ها برگزار نشود؟ این موضوع عجیب نبود؟ به عبارت ساده تر چه شد که اگرچه فراخوان های زیادی برای تجمعات اعتراضی داده شد؛ اما تجمعات اعتراضی چندانی برگزار نشد؟

 نارضایتی درون سطح جامعه تنها به وضع اقتصاد و تأمین معیشت مربوط نیست. یک بُعد نارضایتی گسترده، اقتصادی، سیاسی و موضوع عملکردها، اختلاس ها و رانت و ناروایی ها و شکاف طبقاتی است. مجموعاً این مسایل، اعتراضات سال 96 و 98 را به دنبال داشت، اما امروز مساله تأمین معیشت است. مردم امروز شاهد هستند قیمت روغنی که 25 هزار تومان  بود، 120 هزار تومان شده است.

در واقع افزایش چندین برابری قیمت کالاها نارضایتی به دنبال داشته است. اگرچه در مقایسه با تجمعات اعتراضی سال های گذشته، اعتراضات روزهای اخیر چندان نیست، اما نباید نگاهی سطحی به این اعتراضات داشت. برعکس باید توجه داشته باشیم که نارضایتی ها عمیق است و مردم منتظر فرصت هستند.

نارضایتی به قول و قرار و فراخوان ختم نخواهد شد. هر روز که فرصت و بهانه ای به دست مردم برسد به گونه ای به اعتراض خیابانی کشیده می شود. و ممکن است هر بار از یک گوشه کشور این اعتراضات شروع شود.

به هر صورت ما باید از این دید به این اعتراضات نگاه کنیم. این اعتراضات تنها مساله ارتزاق و تأمین معیشت و شکم نیست بلکه ابعاد متفاوتی دارد. امروز چون گرانی افزایش یافته بهانه ای برای بروز این اعتراضات شده است.

به قول جامعه شناسان خودآگاهی طبقاتی بالا رفته و مردم در آن واحد به هم خبر می دهند و مساله تأمین معیشت هم با مشکل رو به رو شده به کف خیابان آمدند. به نظر من زمینه نارضایتی و بروز اغتشاشات و اعتراضات و تظاهرات در جامعه فراهم است و آقایان باید فکری کنند که راه های دیگری را در پیش بگیرند در غیر این صورت این اعتراضات روز به روز گسترش پیدا خواهد کرد.

فراخوان های بسیاری در اعتراض به حذف ارز ترجیحی و گرانی برخی از کالاها را شاهد بودیم، اگر بخواهید مقایسه ای داشته باشید، اعتراضات به گرانی های اخیر قابل قیاس با اعتراضات سال های 96 و 98 بود؟

 اعتراضات در سال 98 بسیار شدیدتر بود، اعتراضات به دلیل گرانی بنزین در 110 شهرستان از ایذه تا اصفهان، مشهد و تهران وجود داشت. اعتراضات به گرانی های اخیر به آن وسعت نیست، اما وسعت زیر زمینی و پنهان دارد. در واقع جامعه یا مردم در حال تأمل هستند که چه واکنش هایی را داشته باشند. در اعتراضات اخیر مناطقی مثل قوچان، مهران، خوزستان و شهرکرد به جمع معترضین اضافه شدند در حالی که پیش از این در میدان اعتراضات نبودند.

 چرا اعتراضات به دلیل مردمی سازی یارانه ها و افزایش قیمت ها، به وسعت اعتراضات سال های 96 و 98 نیست؟

چون مردم مقداری واهمه دارند. در حال حاضر اعتراضات از طبقه متوسطی که به زیر فرو ریختن شروع شده و بیشتر معترضان از قشر متوسط هستند. طبقه متوسط هم اصولاً بحران انگیز است، قشر متوسط سواد و آگاهی دارد و با همین ابزار طبقات زیرین یا قول حضرت امام(ره) مستضعفین را بیدار و آگاه می کند و با توجه به اینکه هر آنچه مطرح می کند به طور مصداقی در سطح جامعه وجود دارد بنابراین طبقات زیرین را با خود همراه می کند و به حرکت در می آیند. 

از طرف دیگر اعتراض و شورش هیچ وقت از طبقه بالا نیست. اتفاقاً سرمایه داران نگران هستند که در صورت ایجاد نا امنی موقعیت آنها به خطر بیفتد، اما طبقه پایین یا متوسط چیزی برای از دست دادن ندارد.

آیا این احتمال می رود که در آینده نارضایتی های اقتصادی ناشی از گرانی های احتمالی افزایش یابد و اعتراضات فراگیر شود؟

به طور قطع در آینده شاهد افزایش اعتراضات خواهیم بود. نارضایتی های متعدد موجب این حرکتی های اعتراضی شده و می شود. فرزندان برخی از وزرا اقداماتی انجام می دهند که با قول مسئولین متفاوت است. یا آنچه مسئولین می گویند با آنچه مردم در سطح جامعه شاهد آن هستند، تناقض دارد؛ همه این موارد عاملی برای حرکت های اعتراضی است.

واقعیت این است که زمینه های نارضایتی مردم در طول 40 سال گذشته با عناوین مختلف افزایش یافته لذا از این پس به هر بهانه ای اعتراضات افزایش خواهد یافت.  فرد وقتی به صورت جمع در بیاید، خطرناک است. جمع یا جماعت عقل و قدرت تصمیم گیری را از انسان می گیرد. وقتی جماعت تشکیل می شود، سیلی راه می افتد که این سیل افرادی که بی تفاوت هستند را هم به داخل میدان می کشد.  افراد خود به خود تسلیم و بی اراده می شوند. در نتیجه این افراد وقتی به صورت جماعت یا انبوه درآمدند، خطرناک است و این افراد آرام آرام درون جامعه نارضایتی را مثل سمی پخش می کنند.  ممکن است که امروز اعتراضات به گرانی ها سرکوب شود، ولی مردم به تدریج و با هر بهانه ای به کف خیابان می آیند و این اعتراضات موقت به مرور زمان به اعتراضات پایدارتر تبدیل خواهد شد.

پیش بینی شما از رفتارهای فردی و اجتماعی در مواجهه با افزایش قیمت های مختلف در پی حذف ارز ترجیحی در آینده نزدیک یا بلند مدت چیست؟

در رفتارهای فردی و اجتماعی پرخاشگری، خشونت، طغیان و سرکشی را شاهد خواهیم بود. در روابط خانوادگی نیز آسیب هایی به وجود خواهد آمد و خشونت های خانوادگی افزایش خواهد یافت؛ اما نکته پر رنگ تر اینکه وقتی مردم درد مشترک پیدا کنند، تضادها به توافق منجر می شود. به عبارت دیگر درد که مشترک شد، تضاد بین افراد کم می شود و همدلی ها، همراهی ها و اتحادها افزایش پیدا می کند و پس از آن تظاهرات و اعتراضات یکی پس از دیگری شکل می گیرد.  

دقیقاً به همین دلیل وقتی در شهرستانی تظاهرات اعتراض آمیز برگزار می شود، سایر مردم به قوم و زبان و… مردم آن شهرستان بی توجه می شوند و همدلی و اتحاد میان آنها پر رنگ تر شده و اعتراضات علیه کسانی که مردم گمان می کنند به آنها ظلم کردند، به سایر شهرستان ها نیز کشیده می شود. 

چه پیشنهاداتی به حاکمیت می توان ارائه داد تا اثرات منفی اجتماعی و  التهابی این شوک اقتصادی هر چه بیشتر کاهش پیدا کند؟

مسئولین گفتند با کسانی که از وضعیت امروز کشور سوء استفاده کنند برخورد خواهد شد، اما تأکید دارم که امروز مساله مردم تنها اقتصادی نیست. اصولاً وقتی نارضایتی مردم افزایش پیدا کند، حکومت هر چقدر هم که خواست انقلابیون را برآورده کند، بر میزان خواسته های مردم افزوده می شود تا سرانجام به سقوط منجر می شود.

امروز در این وضعیت هستیم؟

امروز در وضعیتی هستیم که اگر دولت خواسته ها و مشکلات مردم را برطرف نکند، مردم اعتراض می کنند و اگر خواسته ای را رفع کند، سطح توقعات مردم بالاتر می رود. 

چه باید کرد؟

با توجه به اینکه نارضایتی و اعتراضات مردم تک بُعدی نیست. اول، باید درآمد مردم افزایش یابد. برجام می تواند کمک کند تا حاکمان به درون خود برسند و امکانات در اختیار مردم قرار گیرد و مردم در رفاه بیشتری باشند. پرداخت نفری 300 تا 400 هزار تومان کفاف نمی دهد و دردی را دوا نمی کند.

دوم، مسئولین از دگماتیسم فکری دست بردارند و یک بُعدی نگاه نکنند. دست از بسیاری از ناروایی ها و تضاد با تمام دنیا بردارند و به همه دنیا ناسزا نگویند.

سوم، در عمل ثابت کنند که وضعیت اقتصادی مردم ایران بیش از وضعیت سایر کشورها اهمیت دارد. مردم نسبت به اینکه وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند، اما پول کشورشان به لبنان می رود، معترض هستند.

چهارم، آزادی در فضای جامعه بیشتر شود. یکی از این آزادی ها سخن گفتن مردم با مسئولین است. آقای رییس جمهور به میدان بهمن می روند و با مردم صحبت می کنند، این رفتارها تأثیرات مثبت دارد و آرامش بخش است البته تأکید دارم که کافی نیست و توقع مردم از مسئولین برطرف کردن عوامل نارضایتی هاست.